مدرس و عالم دینی
مؤلف: علیمدد شریفی
جلد اول، ویراست دوم
ملا براتعلی فرزند غلامعلی از طایفۀ بایِیچِکتِمور، در سال ۱۲۷۴ ش در سبزچوب سنگماشه، از توابع ولسوالی جاغوری ولایت غزنی به دنیا آمد (اعتمادی، ۱۳۷۴: ۱۳۰). او به آخوند بزرگ شیرداغ معروف بود.
محمدعلی پدربزرگ آخوند از شیرداغ به جاغوری نقل مکان کرده بود. بعد از فوت وی، خانواده و فرزندش غلامعلی از سبزچوب سنگماشه به منطقۀ صفرقول مسکۀ جاغوری کوچ کرده و در آنجا مقیم شدند. ملا براتعلی بعد از یادگیری خواندن و نوشتن در مکتبخانههای محل، تحصیلات مقدماتی علوم دینی را از استادان علوم دینی شیخالاسلامِ (معروف به شیخ اسلاما) اُوتقول جاغوری، عبدالعلی کربلاییِ لعلچک مالستان و ملا محمدافضل ارزگانی فراگرفت (همان: ۱۳۲؛ اکبری، ۱۳۷۵: ۷).
ملا براتعلی بعد از تحصیل در سطح مدارس علوم دینی منطقه، ابتدا به دعوت مردم شیرداغ به آنجا رفت و به آموزش طلاب و امور مذهبی و اجتماعی مردم پرداخت. پس از آن، به تقاضای مردم منطقۀ حسینی از توابع ولایت ارزگان، به آنجا رفت و مدت چهار سال مشغول آموزش و تربیت شاگردان و رسیدگی به امور مذهبی و اجتماعی مردم شد. بزرگان منطقۀ شیرداغ به دلیل محبوبیت آخوند در میان مردم، از او خواستند که بازگردد. وی به سرزمین آبایی خود برگشت. او اولین مدرسۀ علوم دینی شیرداغ را که بعدها به نام خود وی شهرت یافت، تأسیس کرد. با ایجاد مدرسۀ یادشده طلاب و مشتاقان علوم دینی از مناطق مختلف ارزگان، دایچوپان، مالستان، جاغوری و دیگر ولسوالیهای همجوار، جذب حوزۀ درسی او شدند (اعتمادی، ۱۳۷۴: ۱۳۲ و ۱۳۳). او در مدت بیش از سی سال، شاگردان زیادی پرورش داد که از آن جملهاند: آیتالله محمد اسحاق فیاض، قربانعلی وحیدی جاغوری، غلامعلی محمدی بامیانی (مقیم سوریه)، سید اسحاق نقوی ارزگانی، رمضانعلی فقیهی باغچاری، کربلایی مقدس حسینی، عبدالعزیز کریمی شیرداغی، عبدالحکیم ضیاء، محمدعیسی محقق سیرو، سید محمد مظفری باغچاری و سید هاشم فاضل (نمایندۀ پیشین مالستان در مجلس شورای ملی) (اکبری، ۱۳۷۵: ۷).
آخوند بزرگ شیرداغ به جهت تدریس و مطالعۀ کتابهای مختلف، علاوه بر فقه و اصول، در زمینۀ دانش کلام اسلامی، علوم حدیث و جوامع حدیثی شیعه و سنی و حتّی طب سنتی و گیاهی تبحر و تسلط خاصی پیدا کرده بود. او علاوه بر شیرداغ، در مناطق دیگر افغانستان نیز شهرت داشت، بهگونهای که برخی از عالمان بزرگ اهل سنت، از ولایات اُرزگان و قندهار به شیرداغ آمده و با او به بحث و گفتوگو دربارۀ مسائل دینی میپرداختند. از آن جمله میتوان از مفسر، محدث و فقیه اهل سنت، ملا گلابالدین قندهاری نام برد (اعتمادی، ۱۳۷۴: ۱۳۴ و ۱۳۵). آخوند بزرگ شیرداغ از کسانی بود که در راستای همزیستی مسالمتآمیز شیعه و سنی تلاش میکردند. او ضمن تسلط بر متون فقهی و حدیثی اهل سنت، توهین به آنان و باورهای مذهبیشان را روا نمیدانست، میتوان او را از مروجان تقریب پیروان مذاهب اسلامی در مناطق مرکزی دانست (فصیحی غزنوی و شریفی، ۱۳۹۳: ۲۳).
آخوند بزرگ شیرداغ علاوه بر فعالیتهای آموزشی و اجتماعی، به جمعآوری کتاب در رشتههای مختلف علمی پرداخت و کتابخانهای دایر کرد که بیش از هزار جلد کتاب در آن گردآمده بود و بخشی از آن را متون و جوامع حدیثی شیعه و سنی، متون تفسیری، منابع فقهی و اصولی دست اول شیعه و سنی و کتابهای طب سنتی و گیاهی تشکیل میداد (اکبری، ۱۳۷۵: ۷).
آخوند بزرگ شیرداغ بهعنوان یک ملای بلندپایۀ منطقه، علاوه بر تربیت شاگردان و تبلیغ دین و ترویج احکام اسلامی، فرد مورد اعتماد و محل مراجعۀ مردم بود؛ به اختلافات و دعاوی حقوقی مردم رسیدگی میکرد و برای آنان حکم صادر میکرد و فیصلهنامههای وی در میان مردم معتبر شناخته میشد (همان؛ اعتمادی، ۱۳۷۴: ۱۳۳و ۱۳۴).
آخوند با تأیید و معرفی عالمان دینی مالستان و جاغوری مقیم حوزۀ علمیۀ نجف و قم، غیاباً و بدون مراجعۀ حضوری، از مراجع بزرگ شیعه، سید ابوالحسن اصفهانی، سید محسن حکیم و طباطبایی بروجردی نامۀ وکالت دریافت کرده و جزو نائبان مراجع نامبرده به شمار میرفت (اکبری، ۱۳۷۵: ۷).
آخوند بزرگ شیرداغ در هفدهم جدی سال ۱۳۴۹ ش / ۱۹۷۰ م در سن ۷۵ سالگی درگذشت. در تشییع جنازۀ وی عموم طوایف هفتگانۀ شیرداغ و مردم دادی پِشی شرکت کردند و پیکر او با حضور بیسابقۀ مردم، در قبرستان سرچال ناوۀ شیرداغ به خاک سپرده شد (همان: ۱۴۰).
منابع: اعتمادی، عوضعلی.(۱۳۷۴). شیرداغ، قطعهای از هزارهجات. مشهد: مؤلف؛ اکبری، غلام عباس. (۱۳۷۵). «آشنایی با نخبگان کشور (آخوند شیرداغ)». در هفتهنامه بنیاد وحدت. سال دوم. شمارۀ مسلسل ۵۴. ۲۰ اسد. ص ۷؛ فصیحی، قربانعلی و شریفی، علیمدد (۱۳۹۳). عالمان شیعه غزنی. تهران: عرفان.