یکی از مشاغل رایج در هزارهجات
مؤلف: صدیقه هاشمی و زهرا حسینزاده
جلد اول، ویراست دوم
این پیشه از گذشته تا کنون در نقاط مختلف هزارهجات رواج داشته است. از آنجا که در هزارهجات، کارخانهها یا مؤسسات صنعتی وجود ندارد، نیازها و احتیاجات مردم، علّتی برای رونق گرفتن این حرفه بوده است (نایل، ۱۳۷۲: ۱۲۱ و ۱۲۲). آهنگران مناطق مختلف، وسایلی چون دیگهای چُدَنی، کاسههای رویی، چکش، داس، تبر و در کل تمام وسایل فلزی مورد نیاز مردم را تهیه میکردند. آهنگران، وسایل مورد نیاز نجاران مانند تیشه و رنده و یا ابزار مورد استفادۀ زراعتپیشگان مانند بیل، بیلچه، کَرَند خارکنی، یُوغ و اِسْپار را میساختند.
گفته میشود که آهنگران هزاره در ساخت شمشیر، خنجر و دیگر سلاحهای سنتی و حتی در ساختن تفنگها و تفنگچههای سرپُر نیز مهارت داشتهاند. در ولسوالی یکهولنگ بیشتر به افرادی آهنگر میگفتند که ابزارآلات کشاورزی مثل کرند، تیشه، داس، سُقمه و… میساختند و یا سقمه را تیز میکردند (حسینی، ۱۳۹۸).
امروزه به دلیل فراوانی آهن، ساخت انواع دروازهها و پنجرهها با استفاده از آهن رایج شده است. احتمالاً اهمیت و رواج آهنگری باعث شده است تا برخی قریهها به نام «آهنگران» معروف شوند (مقصودی، ۱۳۶۸: ۱۴۳ و ۱۴۴؛ بختیاری، ۱۳۸۵: ۱۴۸ و ۱۴۹). در ولایت بامیان، ولسوالی درّۀ صوف و ولسوالی چخچران و سایر مناطق میتوان قریههایی را با این نام پیدا کرد.
هر آهنگر قریههای خاصی را تحت پوشش داشت و به اصطلاح با آنها «انْگِلی» داشت. انگلی یا انگیل، در لهجه و فرهنگ هزارگی، به معنای قراردادی میان مردم و آهنگر است و او طبق آن، یک سال کار آهنگری مردم (مانند ساخت و تیز کردن داس، تیشه، تبر و…) را انجام میدهد. او تیرماه (خزان) هر سال مقدار مشخصی، مثلاً یک سیر، گندم از مردم دریافت میکند. قرارداد آهنگر نیز مانند دیگر قراردادهای مالی (کرایۀ ملا، چوپان، میراو، میر کوه و…) جنس یعنی گندم تعیین میشود (محمدیشاری، ۱۳۹۸).
همچنین انگلی به این معنا بود که آهنگر کارهای هر خانهای را انجام میداد. اگر کار آهنگری خانوادهای زیاد بود، آهنگر را به خانۀ خود دعوت میکردند. وسایل او را بار الاغ کرده، به خانه میبردند. بعد دکانی مخصوص درست میکردند. برای ساختن کلنگ، چپچور و آهن اسپار که به پُلک، پتک و مارتولزدن نیاز بود چند جوان زورمند آشار میکردند. در آغاز کار، آهنگر انگیشتها را چک میکرد و کسی که انگیشتش از همه بهتر بود ابتدا کار او انجام میشد و باقی باید در صف میماندند تا کوره خوب خور بگیرد (حسینی، همان).
به آهنگر بیشتر «استا» گفته میشد نه آهنگر (نجفی، ۱۳۹۸). در کنار استا یک نفر پُلْکزنی/ پتکزنی میکرد و دیگری دمگر بود (عباسزاده، ۱۳۹۸).
حق آهنگری را «مَنَگ» هم میگفتند. آهنگری، بر خلاف نجاری، خیاطی و… بیشتر میراثی و خانوادگی بود؛ از نسلهای قدیمِ یک خانواده به نسلهای جدید منتقل میشد. آهنگری گرچه خستهکننده ولی پردرآمد بود. برخلاف آهنگری جدید که با نیروی برق انجام میشود، آهنگری سنتی با نیروی بدنی و زغال بود (نجفی، همان).
در گذشته کسانی که رموز آهنگری یا نجّاری و مانند اینها را میدانستند باید به حکومت مالیات میدادند و پیشهوران محلّی سعی میکردند مهارت خود را علنی نکنند. امّا بعضی اوقات، رقابتها و دشمنیها باعث میشد به مأموران دولتی گزارش دهند که «فلان شخص اُستا است». در چنین مواردی آهنگر یا پیشهور موردنظر سعی میکرد با دادن رشوه، از دادن مالیات معاف شود (مقصودی، ۱۳۶۸: ۱۴۳ و ۱۴۴).
پس از لشکرکشی امیر عبدالرحمان خان به هزارهجات در اواخر قرن نوزدهم، بسیاری از صنایع صدمه دید. تیمورخانوف در این باره مینویسد: «صنایع هزاره به شدت ضربه دید. چندین رشته فعالیتهای صنعتی کاملاً نابود شدند. مثلاً در یکهاُولَنگ، کار آهنگری از بین رفت» (غرجستانی، ۱۳۵۹: ۲۷). همچنین «صنعت اسلحهسازی هزاره به دست عبدالرحمان نابود شد» (بختیاری، ۱۳۸۵: ۱۴۸ و ۱۴۹). در دهههای اخیر نیز بسیاری از وسایل کار و زندگی مردم، از جمله وسایل فلزی، از دیگر کشورها وارد میشود و همین امر دایرۀ فعالیت آهنگران را محدودتر کرده است (همان).
از استادان معروف در زمینۀ آهنگری میتوان استاد ابراهیم در انگوری جاغوری که شکستگیهای تفنگ را درست میکرد (اعتمادی، ۱۳۹۸) و به غلامعلی در جاغوری و محرم (مارم) در ولسوالی مرکز بهسود، علیعطا و محمدعطا در ولسوالی مالستان و آسی، دیدار و حیدر کربلایی در ولسوالی شارستان اشاره کرد که همه از دنیا رفتهاند. استاد کفتان، استاد سرور و استاد حمزه در لعل و استاد یوسف کربلایی در سنگتخت دایکندی از آهنگران معروف بودند. آنها تفنگچههای کوچکی میساختند که با مرمی تفنگ موشکُش کار میکردند و همچنین کاردها و چاقوهایی که برندگی و صلابت خاصی داشتند (اعتمادی، ۱۳۹۸).
منابع: اعتمادی، جانعلی. (۱۳۹۸). مصاحبۀ حضوری زهرا حسینزاده با جانعلی اعتمادی. مشهد. ۲۶ اسد ۱۳۹۸؛ اعتمادی، عوضعلی. (۱۳۹۸). مصاحبۀ حضوری زهرا حسینزاده با عوضعلی اعتمادی. مشهد. ۲۶ اسد ۱۳۹۸؛ بختیاری، محمدعزیز. (۱۳۸۵). شیعیان افغانستان. قم: شیعهشناسی؛ حسینی، سیدسلیمان. (۱۳۹۸). مصاحبۀ اینترنتی زهرا حسینزاده با سیدسلیمان حسینی. ۲۷ میزان ۱۳۹۸؛ عباسزاده، اسکندر. (۱۳۹۸). مصاحبۀ اینترنتی زهرا حسینزاده با اسکندر عباسزاده. ۱عقرب ۱۳۹۸؛ غرجستانی، محمدعیسی. (۱۳۵۹). شکست روسها در هزارهجات. بیجا: بینا؛ محمدیشاری، شوکتعلی. (۱۳۹۸). «یادداشت محمدی شاری دربارۀ آهنگری». چاپ نشده. ارسالشده به دفتر دانشنامه. ۱۵ قوس ۱۳۹۸؛ مقصودی، عبدالحسین. (۱۳۶۸). هزارهجات سرزمین محرومان. کویته: بینا؛ نایل، حسین. (۱۳۷۲). سایهروشنهایی از وضع جامعۀ هزاره. قم: اسماعیلیان؛ نجفی، حبیبالله. (۱۳۹۸). مصاحبۀ اینترنتی زهرا حسینزاده با حبیبالله نجفی. ۳۰میزان ۱۳۹۸.