از میران منطقۀ دایَه در زمان عبدالرحمان خان
مؤلف: علیمدد شریفی و حسنرضا فهیمی
جلد اول، ویراست دوم
عبدالله معروف به ابول مهتر از منطقۀ دایَه و طایفۀ فولاد اجرستان، و معاصر امیر عبدالرحمان خان است. عبدالرحمان برای مطیع ساختن هزارهها میر یوسف بیگ، ابراهیم بیگ، محمدامیر بیگ ایلخانی و عدهای دیگر از میران دایزنگی را به کابل طلبید. سپس در هشتم صفر ۱۳۰۴ ق / ۱۸۸۶ م «فرامین موعظت آیین» به یک مضمون به بزرگان دایه، ارزگان و دایزنگی عنوان میر محمدعظیم بیگ، کلبی بیگ سهپای دایزنگی و ملّا علیشیر، علینظر اُوقی، قاضی محمدعسکر و عبدالله ابول مهتر دایه و فولاد اجرستان و بزرگان طوایف زَوْلِی، سلطاناحمد، شوی و غیره فرستاد. در این نامه آنان به اطاعت از حکومت مرکزی دعوت شده بودند (کاتب، ۱۳۹۱، ج ۳، ب ۱: ۳۵۳ تا ۳۵۷).
زمانی که نامۀ امیر به سران هزاره رسید، آنان اطاعت امیر را نپذیرفتند، مگر ابول مهتر و علینقی از بزرگان طایفۀ فولاد اجرستان که اطاعتشان را اعلان کردند. آنان اظهار داشتند که مخالفان حکومت فرزندان ما را کشتهاند و خونهای زیادی ریخته شده است. ازاینرو، ما دو نفر قلعههای خود را در اختیار لشکر امیر قرار خواهیم داد تا با همکاری یکدیگر بتوانیم آنان را شکست دهیم (همان: ۳۸۲). اظهار اطاعت آنان را محمدعظیم بیگ سهپای دایزنگی به امیر منتقل کرد.
عبدالرحمان در جواب اطاعتنامۀ علینقی مهتر، قاضی عسکر و عبدالله ابول مهتر تشکر کرد و از آنان خواست تا از فرمانهای محمدعظیم بیگ پیروی کنند (همان: ۴۰۱) بعد از شکست هزارهها و تصرف ارزگان، تعدادی از میران هزاره سهپای دایزنگی که با دولت کابل همکاری کرده بودند، هدیه و پاداش دریافت کردند. بعد از سقوط ارزگان، امیر اطلاع یافت که ۳۱ تن از بزرگان دایه و ارزگان از جمله قاضی عسکر، علینقی، ملا نجات و ابول مهتر هنوز سرنوشتشان معلوم نیست. ازاینرو، عبدالرحمان به جنرال شیرمحمد خان دستور داد تا این ۳۱ نفر را اگر فرار نکرده و یا کشته نشدهاند، دستگیر کند و به کابل بفرستد (کاتب، ۱۳۹۳، ج ۳، ب ۲: ۱۶). در منابع تاریخی موجود معلومات بیشتری در این باره درج نشده است.
منابع: کاتب، فیضمحمد. (۱۳۹۳). سراجالتواریخ. جلد ۳. بخش ۱. تهران: عرفان؛ کاتب، فیضمحمد. (۱۳۹۳). سراجالتواریخ. جلد ۳. بخش ۲. تهران: عرفان.