قریهای در ولسوالی میرامور ولایت دایکندی
مؤلف: محمد اکبری (علامه) و عصمت الطاف
جلد اول، ویراست دوم
ارگی قریهای در ولسوالی میرامور ولایت دایکندی است. این قریه در سمت گیروی این ولسوالی و سمت جنوب دریای هلمند موقعیت دارد و جزء قریۀ بزرگتری به نام ندک (در اصل نادک) است. ارگی از غرب با قریۀ سرقول ندک، از شرق با کوه شاتو و قریۀ روگ اشتو، از شمال با درۀ تنگیِ اَسیه و از جنوب به کوه شاهتوس محدود شده است. کوه شاهتوس بلندترین کوه این ناحیه است و حد فاصل بین ولایت غزنی و ولایت دایکندی است. بر فراز اینکوه زیارتگاهی وجود دارد (اطمینانی، ۱۳۹۸).
دربارۀ دلیل نامگذاری قریۀ «ارگی» گفته شده است که این قریه در بالای یک سلسله کوه زردنگِ خوشتراش به نام «ارگی» واقع شده است که در شرق قریه قرار دارد. زمینهای بالای کوه هموار و به شکل قطعه قطعه است و این سلسله به سمت درۀ شرقی، بریدگی عمیقی به ارتفاع تقریباً صد متر دارد.
قریۀ ارگی به شمول «استی» دو تکیهخانه دارد و یک شورای انکشافی. شورای انکشافی متشکل از ۲۲۷ خانوار است (محمد کربلایی، ۱۳۹۸).
در این قریه سه طایفۀ چولی، قولی و فولاد (معروف به سنگقو یا سنگغو) زندگی میکنند. چولی فرزند سفرقولی، فرزند محرم بیگ، فرزند میر نادک (ندک) فرزند میرامور خوانده میشود و قولی نیز از نوادگان میر نادک (اکنون معروف به ندک) عنوان میشود. تعداد دیگری نیز در قریۀ همجوار ارگی یعنی قریۀ سرقل زندگی میکنند (اطمینانی، ۱۳۹۸)؛ اما طایفۀ سوم معروف به طایفۀ پولاد هستند و فقط پنجشش خانوارند. گفته میشود که آنها از باشندگان اصلی قریهی ارگی نیستند و بعداً به اینجا آمدهاند (محمدعلی، ۱۳۹۸).
ملک جعفر یا ارباب جعفر فرزند محمدجان فرزند چولی یکی از اشخاص شجاع این قریه بود که مقابلۀ او و یارانش با کوچیهای ملاخیل و عثمانخیل در خاطرهاست. یاران او در این مبارزه سه برادرش به نام دیدار، قاسم و یوسف و چهار نفر از طایفههای دیگر به نام علیبخش از طایفۀ علیجان فرزند چولی، محمدعیسی و محسن از طایفۀ علیرحم چولی و محمدحیدر از طایفۀ قولی بودهاند. تلاشهای ملک جعفر باعث نجات زمینها و علفچرهای مردم این قریه شد. این مسئله سبب شد که کوچیها در صدد انتقام برآیند. آنان سرانجام در سال ۱۳۷۳ ش او را به همراه شیخ عبدالکریم، یک تن از عالمان مذهبی قریۀ سرقول ندک در کوتل گنبد (کوتل بین میرامور و اجرستان) کشتند (اطمینانی، ۱۳۹۸).
فاصلۀ قریۀ ارگی تا مرکز ولسوالی ۶۰ تا ۶۵ کیلومتر است. این قریه کلنیک مستقل ندارد و همۀ مردم ندک یک کلنیک صحی دارند. در قریۀ ارگی برای چندین سال کورس سیبیاس که تا صنف سوم تدریس میشد، فعالیت میکرد؛ اما اکنون فعالیت ندارد. کودکان قریه از همان صنف اول به لیسۀ ذکور ندک میروند.
در ارگی در گذشته بازیها و سرگرمیهایی چون سقهبازی یا شیغَیبازی، اَخْشَات، سنگگیرَک و غاد در روزهای زمستان رایج بود. اکنون کودکان قریه قبل از بهار، اخشات و سنگگیرک بازی میکنند؛ اما به فوتبال دلبستگی بیشتری نشان میدهند.
قریۀ ارگی سنگ چونه دارد که در گذشته در مدرسههای دینی از آن برای نوشتن استفاده میکردند. طلبهها گونههای رنگارنگ آن را اول در آتش میپختند و بعد برای نوشتن روی تختههای سیاه چوبی به کار میگرفتند. ارگی آب فراوان و هوای نسبتاً معتدل دارد. تابستانهایش دلانگیز و زمستانهایش برفگیر است. گندم (بهاری و تیرماهی و آبی و للمی)، جواری، در گذشته جو، کلول، نخود، کچالو، زردک در این روستا کاشته میشوند. درختان بادام، سیب، زردآلو و توت درختان میوه و خربید، بید (سرخبید و سفیدبید)، عرعر و چنار از درختان بیمیوه آن هستند. در قریۀ ارگی درختی به نام «چاکه» فراوان یافت میشود که میوهای خوشمزه و شبیه گیلاس دارد. مردم به شکل تازه و خشک از آن استفاده میکنند. در کوههای قریه درختان جنگلی دیگری نظیر سلبی / شلبی، ارغی، خنجگ، دونله، جرهخار، لولهقشو، قرغنه و سنگخزک نیز به وفور یافت میشود (الطاف، ۱۳۹۸).
در کوههای ارگی آهو، شغال، روباه، کفترگرگ، گرگ، تبرغو و اقسام پرندگان صحرایی مانند کَوْک دری یا زری، بلبل، کبوتر (دو نوع)، گنجشک، وُلار، چولچونگی، هدهد، بوف، برگوج، باشه، بودنه، زاغ، زاغچَی و کلاوه زندگی میکنند (همان).
ارگی گیاهان طبی و قیمتی مانند زیره، پیاز کوهی، یلهرنگ، بدره، زیربلک، قرغول، بزباش، گونهای از آنغوزه، گندهبغل، تُرکک و شیرینبویه نیز دارد. مردم از بیشتر اینها در طبابت محلی کار میگیرند (همان).
منابع: اطمینانی، غلامعلی،(۱۳۹۸). مصاحبۀ تلفنی عصمت الطاف با غلامعلی اطمینانی، متنفذ. ۱۴ عقرب ۱۳۹۸؛ الطاف، عصمت. (۱۳۹۸). «یادداشتهای عصمت الطاف دربارۀ ارگی». باشندۀ قریۀ ارگی ندک؛ محمدعلی کربلایی. (۱۳۹۸). مصاحبۀ تلفنی عصمت الطاف با محمدعلی کربلایی، رئیس شورای انکشافی قریۀ ارگی و رئیس شورای میثاق شهروندی قریۀ ارگی. عقرب ۱۳۹۸.