قریهای در ولسوالی میرامورِ ولایت دایکندی
مؤلف: عصمت الطاف
جلد اول، ویراست دوم
اشتو یکی از قریههای پرجمعیت و پرنفوس ولسوالی میرامور است که در سمت گیروی این ولسوالی موقعیت دارد. سمت غرب آن قریۀ ندک (نادک)، سمت شرق آن قریۀ بردیز و قسمتی از کوههای بَرگَر، سمت شمال آن دریای هلمند و سمت جنوب آن کوه شاه یا کوه شاه طوس موقعیت دارند. قریۀ اشتو تقریباً پنجاه کیلومتر تا مرکز ولسوالی میرامور فاصله دارد.
قریۀ اشتو متشکل از قریههای کوچکتری به نامهای رُوگ، مَلْمَه، سَرَد (به معنای سردسیر)، پسِ ناله، وایمه، سرِاشتو، نَیْکَه، اُشتَکَه، شینیه، بَلَهجَنَک، بوم، آسرو و اسپدیه است. از آنجایی که قریۀ اشتو طولاً (شمال به جنوب) واقع شده است، مناطقی که نزدیک دریای هلمند هستند مانند آسرو، اسپدیه و بوم، مناطق گرمسیرند و زمینهایشان دو فصل حاصل میدهند. قریههای روگ، ملمه، پسِناله، سَرَد، وایمه و شورای علیای نَیْکه، قریههای سردسیرند و زمستانهای برفگیر دارند. زمینهایشان نیز یک فصل حاصل میدهند. اما آب و هوای قریههای سر اشتو، بلهجنگ، شینیه و شورای سفلی قریۀ نَیْکَه معتدل است (رحیمی، ۱۳۹۸؛ فهیمی، ۱۳۹۸؛ محمدی، ۱۳۹۸).
دربارۀ دلیل نامگذاری قریۀ اشتو، این باور وجود دارد که اشتو در اصل نام شخصی بوده است که در گذشتههای دور برای اولین بار در این منطقه ساکن شده است. ازاینرو، این قریه به ایننام مسمی شده است. به نظر میرسد، اشتو تغییریافتۀ هوشتو (صاحب هوش) به معنای زرنگ، زیرک و هوشیار بوده باشد. ظاهراً این شخص از فرزندان میرامور نبوده، بلکه از هزارههای تیموری پشتۀ قندهار بوده است (فهیمی، ۱۳۹۸؛ محمدی، ۱۳۹۸).
این قریه تقریباً ۱۰۰0 خانوار دارد (عاصی، ۱۳۹۸). اکنون (۱۳۹۸ ش) در قریۀ اشتو پنج طایفۀ نوربیگ، شاهداد، مَلْمَه، فولاد و محمددوست زندگی میکنند. نوربیگ، شاهداد و مَلْمَه اکثریت اشتو را تشکیل میدهند و از اخلاف اشتو عنوان شدهاند. اما طایفۀ فولاد که از مردم اجرستان و طایفۀ محمددوست از مردم بردیزِ بَرگَر شمرده میشوند، فقط در حد چند خانوار زندگی میکنند. فولادیان بعد از تصرف دایه یا اجرستان در زمان امیر عبدالرحمان خان به اینجا آمدهاند و طایفۀ محمددوست به احتمال زیاد از اخلاف میرامور باشند (همان).
به گواهی سراجالتواریخ «ظفر بهادر سرکردۀ مردم هشتوی سهپای (کاتب، ۱۳۹۳، ج ۳، ب ۱: ۸۴۰)»، از سرداران طایفۀ اشتو بوده است که در جریان جنگ ارزگان دستگیر و به کابل فرستاده شده بود. به گفتۀ نجیبالله محمدی، زمانی که ظفر بهادر به کابل میرسد، در اثر سختیهای مسیر راه وفات میکند. او آدم تنومندی بود و زنجیر و زولانهای که در پایش بسته شده بود، گردنش را زخم کرده بود. شخصیت دیگر تاریخی قریۀ اشتو محمدشرف است که با ورود کوچیها به منطقه مقابله میکرد و پس از او، ناظر بیگ، ملا یوسف، صوفی عوض، ضامنحسن رحیمی و حاجی رئوفی از جمله شخصیتهای شناختهشدۀ قریۀ اشتو بودهاند که اکنون همهشان فوت شدهاند (محمدی، ۱۳۹۸). همچنین حاجی میرزا حسین و علیاحمد آخوند عالمان دینی منطقه بودهاند. دیگر عالمان دینی و چهرههای سرشناس قریه اشتو عبارتاند از: محمدعلی دانش (شاعر و دفتر شعرش باقی مانده است)، سلطان شریفی، شیخ زوارشاه احسانی، محمدابراهیم حلیمی، طاهر فکوری، محمدظاهر ربانی، رضاداد فهیمی، محمدانور رحیمی، محمدانور وفایی، نجیبالله محمدی، ظاهر اطهری، چمنعلی علیزاده و حسینعلی دانش (فهیمی، ۱۳۹۸؛ محمدی، ۱۳۹۸).
قریۀ اشتو، پانزده منبر و دوازده شورای انکشافی دارد (همان). لیسۀ ذکور اشتو در قریۀ شینیه، متوسطۀ آن در قریۀ نیکۀ اشتو و مکتب ابتدائیۀ «شاه توس» در قریۀ ملمۀ اشتو فعالیت میکنند. همچنین مکتب ابتداییۀ «دریای هلمند» در بازار کُراف فعالیت میکند که شعبۀ لیسۀ ذکور اشتو است و با قریههای آسرو (یکی از قریههای کوچک اشتو) و هُش (مربوط قریۀ سنگان میرامور) و اِسْتِرَک (مربوط قریۀ بردیز) مشترک است (عرفانی، ۱۳۹۸). این قریه درهای آبخیز و پرآب است که آبهای آن به دریای هلمند میریزد. درۀ اشتو از لب دریای هلمند شروع میشود و تا کوه شاه توس به طول تقریباً پانزده کیلومتر ادامه مییابد. اشتو با وجود جمعیت زیاد هنوز کلینیک یا شفاخانهای ندارد و فقط یک مرکز درمانی کوچک به نام «آشیانۀ صحی» دارد (رحیمی، ۱۳۹۸؛ فهیمی، ۱۳۹۸؛ محمدی، ۱۳۹۸).
مردم قریۀ اشتو به زراعت و مالداری مصروفاند؛ اما به خاطر کوهستانیبودن و کمبود زمینهای زراعتی و به خاطر تأمین معیشت، به کشورهای همسایه به خصوص ایران سفر میکنند و اقتصاد آنها نیز متکی به کارگری است. گندم، جواری و کچالو و در گذشته جو، از محصولات زراعتی آن به حساب میآیند. نخود، شخل، کلول و لوبیا نیز به پیمانۀ کمتری کاشته میشوند.
درختان توت، زردآلو، شفتالو، انگور، سیب، بادام و آلو درختان میوه، بید و خربید و عرعر درختان بیمیوه قریۀ اشتو را تشکیل میدهند. در کوههای اشتو نیز درختان انجیر و خنجک و جنگلهای قرغنه، سُلبی، اِرْغَی، جَرهخار، لولهقشو و چاکه وجود دارند. همچنین در کوههای آن انواع و اقسام پرندگان زندگی دارند و آهو و دیگر حیوانات وحشی نظیر روباه، شغال، گرگ و تبرغو نیز زندگی میکنند. گیاهان دارویی مانند زیره، پیاز کوهی، یِلهرنگ، بدره، گونهای از آنغوزه، گندهبغل و شیرینبویه نیز در کوهها و اطراف اشتو یافت میشوند (رحیمی، ۱۳۹۸؛ فهیمی، ۱۳۹۸ ؛محمدی، ۱۳۹۸).
منابع: رحیمی، محمدانور. (۱۳۹۸). مصاحبۀ تلفنی عصمت الطاف با محمدانور رحیمی. ۲۳ عقرب ۱۳۹۸؛ عاصی، خداداد. (۱۳۹۸)؛ مصاحبۀ تلفنی محمدهاشم علیزاده با خداداد عاصی. ۱۷ عقرب ۱۳۹۸؛ عرفانی، محمدباقر. (۱۳۹۸). مصاحبۀ تلفنی عصمت الطاف با محمدباقر عرفانی. ۱۰ قوس ۱۳۹۸؛ فهیمی، رضاداد.(۱۳۹۸). مصاحبۀ تلفنی عصمت الطاف با رضاداد فهیمی. ۱۸ عقرب ۱۳۹۸؛ کاتب، فیضمحمد. (۱۳۹۳). سراجالتواریخ. جلد ۳. بخش ۱. تهران: عرفان؛ محمدی، نجیبالله. (۱۳۹۸). مصاحبۀ تلفنی عصمت الطاف با نجیبالله محمدی. ۱۷ عقرب ۱۳۹۸.