منطقهای در ولسوالی جاغوری ولایت غزنی
مؤلف: صدیقه هاشمی
جلد اول، ویراست دوم
المیتو در ولایت غزنی و در شمال ولسوالی جاغوری واقع شده است. از شمال به ولسوالی مالستان؛ از شرق به قریۀ کَمْرَک، سیدآمد (سیداحمد)، اَلَوْدال و خواجهعلی؛ از جنوب به سبزچوب و سنگماشه؛ از غرب به پَشِی، چهل باغتو اُوقِی محدود میشود. المیتو درهای طولانی است که از غرب به شرق واقع شده و ۲۵ کیلومتر طول دارد.
این دره از قریۀ چهلدختران آغاز میشود و تا قریۀ سیدآمد (سیداحمد) امتداد مییابد. در واقع این ناحیه متشکل از هشت دره است که مرکز آن ناوۀ المیتو یاد میشود و شامل این قریههاست: تَبَرغَنَکِ میرداد، مِیانْگه (مینگه)، قَرغَنَه، خَربِید، ناوَه (ملاشریکهای چهارباغ، بلنده، آبقرغنه شیو، مومه و ریگجوی)، چهلدختران سیاهقول، دایره، دَهَن دُورَه، شاتُو.
واژۀ اَلمَیتو سه بخش دارد. بخش اول «اَلَه» است که واژۀ اوستایی و به معنای شاهین و عقاب است. بخش دوم «مَی» است به معنای حمله و جنگ و بخش سوم «تو» پسوند اوستایی، به معنای دارندگی است. المیتو یعنی دارندۀ شاهین جنگی و جولانگاه عقاب.
بیشتر ساکنان المیتو از طایفۀ میرداد و از دستۀ اِیزْدَری، یکی از چهار دستۀ جاغوری (رک: ایزدری، یکی از چهار دستۀ جاغوری) هستند. میرداد هفت پسر داشته که نسل آنان به نام خانوارهای سلطان، باتُور، اَبْغَه، خوش بَی، غَیبِی، کاکَه بَی، اونِی یاد میشوند. طایفۀ میرداد، شاخه، شیخنا، باشندۀ المیتو، بخشی از تبرغنک و بخشی از کَمرَک هستند. المیتو، حدود 2500 خانه جمعیت دارد.
المیتو چند مرکز اجتماعی، دینی و فرهنگی دارد. مدرسۀ علوم دینی جعفریه (امینی قرهباغ، 1393: 415)، مسجد جامع رسول اعظم، یک باب کلنیک، هشت باب مکتب ابتداییه، سه باب مکتب متوسطه و دو لیسۀ دخترانه و پسرانه. مکاتب دولتی المیتو در دورۀ ظاهرشاه تأسیس شد. این مکتبها از دورۀ محمدداوود به متوسطه ارتقا یافت. در المیتو دو بازار به نامهای بازار ریگجوی و بازار نوده وجود دارد که دومی به دلیل آنکه محل تلاقی درهها و قریههای المیتو است، رونق و مرکزیت بیشتری دارد.
المیتو شانزده ملابستی دارد؛ ملابستی سر تبرغنک، میانگه، قرغنه، چهارباغ، بلندِه، آوقرغنه شیو، ریگجوی _ مومه، قرقد، بلنهسر خربید، کلک، سیاقول، دایره، دهن دوره، شاتو، چهل دختران و تکلغو.
المیتو یکی از سرچشمههای ارغنداب است. در تاریخ از این رودخانه با نام خردروی نیز یاد شده است. (محمدی شاری، 1393: 589) المیتو، پشت سر مرکز جاغوری قرار گرفته و کوه بلند «جانمای» موقعیت مهمی در جاغوری دارد. کار و حرفۀ ساکنان المیتو بیشتر زراعت و مالداری است که البته در پی خشکسالیهای اخیر، از میزان مالداری کاسته شده است. در آنجا فعالیتهای هنری و صنایع دستی نظیر خوشنویسی، طراحی، نجاری، زرگری، گلیمبافی، جوالبافی، نمدبافی، گلدوزی، گرافکوکی و آهنگری رواج دارد. خامکدوزی، عرقچیندوزی و زرگری المیتو معروف است.
محصولات این منطقه گندم، جو، جواری، مُوشُنْگ، باقلی، کچالو، زردک، شلغم، بامیه، بادنجان رومی، شبدر و رشقه است. در گذشته دانههای روغنی مانند شَرشَم زیاد کاشته میشد. درختهای میوه مانند زردآلو، سیب، توت، شفتالو، شلیل، انگور، بادام و چهارمغز نیز وجود دارد.
برخی از بزرگان المیتو قبل از دهۀ پنجاه شمسی عبارت بودند از شاهیار سلطان، در اواخر سدۀ یازدهم هجری همزمان با دریافت منصب خانی جاغوری صافی بیو، رتبۀ حکومتی _ اجتماعی سلطانی را از حکومت ابدالی در قندهار دریافت کرده است (صابری، 1398؛ شریعتی، 1396: 34). میتلند، از محمد تقی سلطان به عنوان بزرگ و مهتر دستۀ ایزدری که 700 خانوار بوده نام برده است (میتلند، 1376: 159). در نامۀ امانالله خان پادشاه افغانستان به سران طایفۀ ایزدری جاغوری، نام شماری از بزرگان المیتو و ایزدری آمده است: ملا علیداد خان، علیسرور خان، قربانعلی سلطان نوده که در جنگ منطقۀ «ترکی حضرتِ» غزنی با مخالفان امان الله کشته شد، محمدعیسی سلطان، علیاحمد سلطان، محبعلی اوقی، محمدرحم ارباب، غلامعلی مهتر، عبدالعلی ارباب، محمدانور خان مهتر و خدابخش، غلامرضا تحصیلدار و درویشعلیسلطان.
شخصیتهای سیاسی اجتماعی: عنایتالله قاسمی، جنرال مهدی، سید صفدرعلی احسانی، حفیظالله مبلغ، میرزا حسن محمدی، سید صفدرعلی موسوی، محمدحسن عالمی، سید محمدعلی صالحی، علییاور اکبری، محمدعلی رسولی، عبدالعلی رسولی، گشتیعلی خان، ناصرعلی خان، میرزا نادر محمدی، اسلم احمدی، چمنشاه احمدی، جنرال محمدعلی یوسفی.
علمای دینی: محمدعلی مدرس افغانی، جانعلی روحانی، علیجمعه محقق، سیدعلی رضوی مدرس در سوریه، شیخ کابل احمدی، جانعلی رحمانی ایزدری، کاظم تقدیسی، حسینعلی افتخاری، نوروزعلی توسلی، احمد صابری، محسنی و خادمحسین فاضلی
شاعران و هنرمندان: محمدشریف سعیدی، آصف جوادی، شکور نظری، جلال نظری، شوکتعلی محمدی، عبدالاحد نظری خوشنویس، نادرشاه کوهزاد طراح و…
المیتو در دوران جنگهای داخلی، با حزب وحدت همسو بود ولی نقش کمرنگی در جنگ داشت (محمدی شاری، ۱۳۸۷).
منابع: امینی قرهباغ، اسدالله. (1393). «بررسی وضعیت علمی- آموزشی غزنی در سدۀ اخیر». غزنی بسترتمدن شرق اسلامی. ج 4. تهران: عرفان؛ حسنزاده، علی. (۱۳۹۰). آشنایی با حوزههای علمیۀ شیعیان افغانستان. قم: دارالتفسیر؛ شریعتی سحر، حفیظالله. (1396). آثار باستانی جاغوری. کابل؛ نشر واژه؛ صابری، بوستانعلی. (1398). مصاحبۀ حضوری شوکتعلی محمدی با بوستانعلی صابری. کابل؛ غرجستانی، محمدعیسی. (۱۳۶۶). تاریخ نوین هزارهجات. کویته: شورای فرهنگی اسلامی افغانستان؛ فاضل کیانی، محمد؛ محمدی شاری، شوکتعلی؛ افتخاری آریانپور، محمدعلی. (1393). غزنی بستر تمدن شرق اسلامی. ج 1. چاپ نخست. تهران: عرفان؛ فیاض، محمدحسین. (۱۳۹۳). شعر امروز غزنی. تهران: مؤسسۀ فرهنگی اکو؛ محمدی شاری، شوکتعلی. (۱۳۸۷). «نیمرخی از زادگاهم (قریۀ قشنگ المیتوی جاغوری)». وبلاگ جامعۀ نو. ۲ عقرب ۱۳۹۶. jameahnew.blogfa.com؛ میتلند، پی، جی. (۱۳۷۶). هزارهها و هزارستان. ترجمۀ محمداکرم گیزابی. قم: مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان.