منطقهای در ولسوالی مالستان ولایت غزنی
مؤلف: محمدحسین فیاض
جلد اول، ویراست دوم
الوم بلخسو، منطقهای است در حصۀ اول ولسوالی مالستان از توابع ولایت غزنی. این منطقه از شرق به آغیل آبَیْ و کندلی، از شمال به ناوۀ باسار، از غرب به قریۀ سبزک و از جنوب به ناوۀ کَمْرَک محدود میشود. بر اساس نقشۀ گوگل، مسافت اُلُومْبَلَخْسُو تا مرکز ولسوالی در میرادینه 32.4 کیلومتر است.
اُلُومبَلَخْسُو، «اُلُومْبَلَخْسان»، «اُلُومْبَلَقْسان»، «علومبلقسان»، «اولومبلاغسان» و «اُولوم بلاغسنگ» نیز گفته شده است، اما در محاورات مردم به «اُلُومْبَلَخْسُو» مشهور است. بنا بر دیدگاه فاضل کیانی، اصل آن «اُلومبولاغسو» به معنای معبر آب چشمه است (اولوم = معبر آب، بولاغ = چشمه، سُو = آب) دلیل این نامگذاری این است که در این منطقه چشمه زیاد است؛ چنان که در جاغوری در منطقۀ مسکه، قریهای به نام «اُولومبُولاغ» وجود دارد و بسیار چشمهزار است و هرجایی که چشمه در آن زیاد باشد به آن «بولاغ» گفته میشود (کیانی، ۱۳۹۸).
در این منطقه بیشتر از ۳۰۰ خانوار زندگی میکنند. آغیلهای این منطقه پراکنده و از هم دور افتادهاند. آغیلهای منطقۀ الومبلخسو به ترتیب از پایین دره به بالا عبارتاند از: باریکی، خاکعلی، قولا، نیزار، گیروجوی، آغیل مدد، قاش، آدِیْره، سرخده، باسار، آغیل سُلطو، آغیل بکله، کاریز خوشمیر، پایگردو، کاریز، خشککاریز، آدال، قُولدیرهتو، بلدرغوقول (قولنظر)، قولاکبر، چَلمَهقُول، بیدقُول، سُرخبُوم (رحمانی، ۱۳۹۸). از جهت تباری، اهالی این منطقه به خُردکزایده (شاخۀ معروفی در مالستان) و نهایتاً به دایفولاد میرسند. از خُردکزایده اعقاب دو پسر به نامهای چوپانی و خَنْاَبْغَه باقی ماندهاند. فرزندان چوپانی که حالا شش خانوار و تیره را تشکیل میدهند، عبارتاند از: خَنْ خُو / خنخا (خانخیلا یا مشهور به خوانین)، خنسلطو، خنمیرزا، خنبَوْنِی (خنباوَنی)، خنبَکْلَه. فرزندان خناَبْغَهْ نیز سه خانوار را تشکیل میدهند که عبارتاند از اشرف، جعفر و قلندر (افتخاری، ۱۳۹۶). سادات در آغیل قولا و بیدقول زندگی میکنند (سجادی، ۱۳۹۶) و طایفۀ بیات در آغیل سُرخبوم ساکن هستند (رحمانی، ۱۳۹۸).
از بناهای تاریخی این منطقه میتوان به قلعۀ خُردکزایده که در آغیل بَکْله وجود دارد، قلعه حاجی جعفر خان و بقایای قلعههای آدیره، سلطو، کاریز و آشکاری اشاره کرد. قلعۀ جعفر خان در آغیل قاش است و خوب نگهداری شده است و قدمت آن شاید به صد سال برسد. جز این قلعه که بعد از زمان امیر عبدالرحمان خان ساخته شده است، لشکر فرهاد خان، فرمانده لشکر عبدالرحمان در سال ۱۳۰۹ ق قلعههای تاریخی را پس از قتلعام مردم ارزگان، اجرستان و قلندر تخریب کرد. این لشکر از راه کُندلی طرف ناهور و غزنی رفته است؛ زیرا هنوز در کُندلی از راهی به نام «راه فرهاد» یاد میشود. همچنین در کندلی، قبرستان لشکر فرهاد خان در پشت قلعهای موجود است. حدود دوصد نفر از لشکریان او که در اثر مرض طاعون فوت شدند، در آنجا دفن شدهاند (گوهری، ۱۳۹۸).
در آغیل بکله دو گنبد وجود دارد. یکی از این دو گنبد بنایی تاریخی است که در آن بزرگان بکله از جمله کلبعلی، پدرکلان بکله دفن شده است. این گنبد را خواهر کلبعلی، مادر یا همسر گلستان خان قرهباغ ساخته است. گنبد دوم مرقد مدیر جانعلی محسنی است که آن را در سالهای اخیر فرزندانش ساختهاند (فرزاد، ۱۳۹۸). البته قبرستان بزرگ و مشهور منطقه در سرخگردو واقع است که تمام اجداد خردک زایده در آن مدفون اند (مالستانی، 1398).
کوه سرخرنگ/ سرخگاه که به صورت دیوارهای ممتد در شمال الومبلخسو قرار دارد، مهمترین پدیدۀ طبیعی منطقه است و کوتلها و گردنههای مشهور آن شامل کوتل آبَی، سُرخگردو و سَوزگردو است. در سال 1377 یا 1378 ش زمانی که مدیریت منطقه به عهده حزب وحدت اسلامی افغانستان بود، سرک اُولومبلخسو به ناوُر از مسیر کوتل آبَیْ و کوتل بارِیْکَک به کُندِلِی و دشت ناور کشیده شد. این سرک، با توجه به نزدیکی مسیر و دسترسی آسان به غزنی، محل عبور تمام مردم مالستان و مناطق اطراف شدهاست. قبلاً راه مواصلاتی از طریق درۀ باسار بود که دشوارگذر است و یا از راه جاغوری صورت میگرفت که بسیار طولانی است (همان).
در این منطقه، دو مکتببستی، دو منبر (تکیهخانه)، دو مسجد (یکی در قاش و دیگری در کاریز) و یک مکتب دولتی ابتداییه وجود دارد. فرزندان منطقه درس لیسه را بیشتر در لیسۀ عالی سبزک در قریۀ همجوار میخوانند (سجادی، ۱۳۹۶).
اُلُومْبَلَخسو چندین چشمه و کاریز دارد: چشمههای کاریز، قاش، خاکعلی، خشککاریز و قولا. در واقع در هر آغیل و قریه حداقل یک چشمه و یا کاریز دارد (افتخاری، ۱۳۹۶). این منطقه با کمبود آب مواجه است و این موضوع باعث مشکلات و مهاجرت مردم شده است. در سالهای اخیر بسیاری از مردم منطقه به غزنی، کابل، هرات و خارج از کشور مهاجر شدهاند (مالستانی، 1398). اهالی محل گندم، جو، رشقه، شبدر، مُوشنگ و باقلا میکارند. این منطقه برای باغداری و غرس درخت بادام و چهارمغز مناسب است. بیشتر درآمد مردم منطقه را کارگران آنها در ایران و دیگر کشورها تأمین میکنند. برق منطقه از طریق جنراتور و صفحات خورشیدی به دست میآید (افتخاری، ۱۳۹۶).
از مشاهیر علمی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی این منطقه میتوان به سرور خان، مامور عبدالحکیم و محمدسرور (در زمانهای ظاهرشاه، داوود و حاکمیت حزب دموکراتیک خلق فعال اجتماعی بودهاند)، هاشم خان (فرزند جعفر خان که با سکونت دایمی در منطقه، بیش از دو دهه مدیریت لیسۀ شنیهده را به عهده داشت)، یوسف عارفی، ظاهر توسلی، ناصر علی رحمانی، حسنعلی افتخاری، سید محمد موسوی (از علما)، جعفر خان (متنفذ قومی)، هما سلطانی (نمایندۀ مجلس) و محمد وکیلی (آوازخوان) اشاره کرد. مشاهیر جدید منطقه، غالباً فارغالتحصیلان دانشگاهها در داخل و خارج کشور هستند که از آن جمله میتوان از حسن مالستانی، محمد فداکار، مرضیه غلامی، حلیم سروش، محمدعلی کریمی، شازیه اشرفی، علی افتخاری نام برد (فرزاد، ۱۳۹۸؛ گوهری، ۱۳۹۸؛ مالستانی، 1398).
منابع: افتخاری، حسنعلی. (۱۳۹۶). مصاحبۀ حضوری محمدحسین فیاض با حسنعلی افتخاری. قم. ۱۱ اسد ۱۳۹۶؛ رحمانی، ناصرعلی. (۱۳۹۸). مصاحبۀ اینترنتی محمدحسین فیاض با ناصرعلی رحمانی. ۴ سنبله ۱۳۹۸؛ سجادی، سید منورشاه. (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی محمدحسین فیاض با سیدمنورشاه سجادی. ۱۸ اسد ۱۳۹۶؛ فرزاد، نعیم. (۱۳۹۸). مصاحبۀ اینترنتی محمدحسین فیاض با نعیم فرزاد. ۱۲ میزان ۱۳۹۸؛ کیانی، فاضل. (۱۳۹۸). مصاحبۀاینترنتی محمدحسین فیاض با فاضل کیانی. ۱۳ میزان ۱۳۹۸؛ گوهری، آصف. (۱۳۹۸). مصاحبۀ اینترنتی محمدحسین فیاض با آصف گوهری. ۱۰ میزان ۱۳۹۸؛ مالستانی، حسن. (1398). «یادداشت حسن مالستانی بر مدخل الوم بلخسو». ارسالشده به دفتر دانشنامه . 1 حوت 1398.