قریهای در ولسوالی بلخاب ولایت سرپل
مؤلف: حسین رهیاب (بلخی)
جلد اول، ویراست دوم
الکه قریهای است در بلخاب پایین، هممرز با ولسوالی زاری ولایت بلخ و حدود ۳۵ کیلومتر با تَرخُوج، مرکز بلخاب فاصله دارد. الکه از جنوب با رود بلخاب، از شرق با قریۀ گَوَرد، از غرب با کَرسَنگ، از شمال غرب با باجگاه و از شمال شرق با قریۀ نِگاری ولسوالی زاری ولایت بلخ ارتباط دارد. حدود ۳۰۰ خانوار در آن زندگی میکنند. قریۀ الکه از این بخشها تشکیل شده است: دَهَن اَلَکَه، پُوزَه مَزار، شاقْغَر، سِنجِدَک، اُورْسَریبِلاغ، قَتَرنَو و کَجی شهیدان. دهن الکه در پایین و کجی شهیدان در قسمت بالای آن قرار دارد.
دلیل نامگذاری الکه دقیقاً مشخص نیست؛ اما گفته شده الکه یعنی جایی که مردمانی گوناگون در آن ساکناند. یافتهها و آثار بهدستآمده در منطقه نشان میدهد که در گذشتههای دور منطقۀ الکه دارای مناطق جنگلی و مرتع بوده و شاید بیشتر سکونتها فصلی بوده است. تاریخ سکونت مردمان فعلی قریه به حدود یکصد سال قبل برمیگردد. با هجوم امیر عبدالرحمان خان به مناطق مرکزی، بخشی از مردم آن مناطق به بلخاب مهاجرت کردند. ساکنان الکه بازماندگان آن مهاجران به حساب میآیند و بیشتر اصالت بامیانی دارند.
جمعیت الکه حدود ۱۵۰۰ نفر است. مردم الکه شیعه و تقریباً همه هزاره هستند. طوایف اصلی الکه عبارتاند از محمدعلی بیگ، نوربیگ، حسن و شکور.
از نظر تاریخی شواهدی وجود دارد که سابقۀ این قریه به قبل از اسلام برمیگردد. تپۀ تاریخی شهیدان، پوزه مزار و پوزه قلعه، سه نقطۀ مهم در الکه است و در آنها قبرهایی تزئینشده با کوزه و دیگر اشیا به دست آمده است. کوزههای قدیمیِ شکسته در برخی از مناطق دیده شده و در پوزه مزار قبری وجود دارد که مورد احترام اهالی است؛ اما صاحب آن مشخص نیست.
الکه پنج مسجد، یک تکیهخانه و یک مکتب ابتداییه و متوسطه دارد. برق الکه بیشتر از سولر (دستگاه شارژ شوندۀ آفتابی) و در قسمت پایین قریه از ژنراتور آبی تأمین میشود.
آب و هوای الکه کوهستانی و معتدل است. برف و باران در حد متوسط میبارد. زمستان سرد و تابستان گرم است. قریه طبیعت زیبایی دارد و دو آبشار بلند به آن زینت داده است. در آن یک منطقۀ پردرخت به نام قره جنگل وجود دارد. در درۀ خِرسخوان هم درختانی چون ارچه، سُلْبِیْ/ شُلْبی، زرشک، بادام کوهی و پستۀ کوهی وجود دارد. در گذشته، در منطقه حیوانات زیادی وجود داشته که به مرور زمان نسل بسیاری از آنها از بین رفته است. در این اواخر حیواناتی چون گرگ، روباه، خرگوش و شغال در اطراف قریه رؤیت شده است.
شغل مردم زراعت (بیشتر للمی) و مالداری است. گندم، جو و جواری حاصل زراعت در این منطقه است. اما در قسمت پایین الکه شالی هم به عمل میآید. با توجه به وجود مراتع و ییلاقات، مالداری هم از مشاغل مهم مردم الکه است. در این قریه به علت ارتفاع زیاد، باغداری کمتر رواج دارد، اما در قسمت پایین که آب و هوای مناسبی دارد، سیب، زردآلو، شفتالو، آلو، بادام، چهارمغز و… به دست میآید. گیاهان عبارت است از: زیره، رَو، غیغو، بَدرَه، اسپَند، اُشلان، اُستُق، سیر کوهی، پیاز کوهی، رَواش، گُوَک، مُرغَمبی، کدوگَگ، تَدکی، لَلَک، بولو، سُرخ اِسفندان، آرزومَک، پودینَه و نظایر آن.
در این قریه از قدیم کارگاههای کوچک تولیدی وجود داشته است. اهالی محل با آبکردن چُدن، «سُقمَه» تولید میکردهاند که به بلخاب و مناطق اطراف صادر میشده و در اقتصاد مردم نقش داشته است.
در گذشته قریه مکتبخانۀ سنتی داشت. در اواخر دورۀ داوود خان یک مکتب غیررسمی در قریه تأسیس شد. پس از کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ ش و وقایع بعد از آن، این مکتب تعطیل شد. بعد از سقوط طالبان و در دورۀ حکومت حامد کرزی، اولین مکتب رسمی الکه پایهگذاری شد که دانشآموزان فعلاً تا حدود صنف ۶ در آن تحصیل میکنند.
موسفیدان و اشخاص معتبر و نامدار قدیمی و معاصر قریه عبارتاند از: علی بیگ، نور بیگ، دوست بیگ، حسن بیگ، بیگ محمد، ملا ایوب، ملا علیحسن، عبدالحسین رحمانی و محمدحسین احمدی.
منابع: احمدی، محمدحسین. (۱۳۹۶). مصاحبۀ حضوری حسین رهیاب با محمدحسین احمدی. مشهد. ۱۰ حمل ۱۳۹۶؛ اکبری، قاسمعلی. (۱۳۹۶). مصاحبۀ حضوری حسین رهیاب با قاسمعلی اکبری. مشهد. ۲۴ اسد ۱۳۹۶.