از بزرگان هزارۀ خراسان دورۀ قاجار
مؤلف: علیمدد شریفی
جلد اول ویراست دوم
باباخان یکی از بزرگان هزارههای ایران در عصر قاجار بود. نیروهای ناصرالدین شاه به فرماندهی حسامالسلطنه در سال ۱۲۳۶ ش / ۱۸۵۷ م (شبکه اطلاع رسانی افغانستان، ۱۳۹۲) هرات را تصرف کردند و باباخان به خراسان رفت و در کاریز، در شمال شهر تایباد، واقع در استان خراسان رضوی ساکن شد (پایگاه تخصصی گردشگری ایران، ۱۳۹۳).
او همزمان با رضا خان هزاره، سرکردگی ایل هزاره را که در نواحی مختلف خراسان از قبیل تپههای هزارمسجد، سَرجام، سَرَخس، سِمِلقان و در بسیاری از روستاهای نواحی قوچان و مشهد (بلوکباشی، ۱۳۹۵؛ کیهان، ۱۳۱۱، ج ۲: ۱۰۵)، تربت جام و فریمان زندگی میکنند، به عهده داشت. قبل از او، کریمداد خان هزاره در اوایل حکومت ناصرالدین شاه بهموجب فرمان شاه، بیگلربیگی ایل هزاره بود (امینالدوله، ۱۳۴۷: ج ۱: ۲۸۲).
فریدون میرزا والی خراسان در سال ۱۲۷۰ ق / ۱۸۵۲ م، از خانهای سرحدی و از جمله خانها و سرکردگان ایل هزاره در نوار مرزی خراسان، تعهد گرفت که امنیت کامل مناطق سرحدی را به عهده داشته باشند و از محدودۀ عراقین یعنی ناحیهای در مرکز ایران شامل استانهای مرکزی بین اصفهان، همدان و تهران (معین: «عراقین») تا هرات، هرگاه مال فردی تاراج شده و یاکسی کشته و اسیر شود، مسئولیت آن به دوش این قبایل و طوایف باشد و در مواقع لزوم افراد مسلح به کمک لشکر ایران نیز بفرستند (لسانالملک سپهر، ۱۳۷۷، ج ۴: ۹۶).
طبق این توافق باباخان و سرکردگان هزاره در کنار بزرگان سایر قبایل مسئولیت تأمین امنیت این مناطق را به عهده داشتند و بهخصوص باید امنیت کاروانهایی را میگرفتند که در مسیر هرات به مشهد در تردد بودند. این کاروانها معمولاً در معرض دستبرد سواران ترکمن بودند که بیش از ۱۵۰ سال با حمله و گریز به شمال شرقی خراسان، بر کاروانها حمله برده و اموال آنها را غارت میکردند. سواران ترکمن حتی در مواردی در تهاجم خود افرادی را به اسارت گرفته و به بازارهای بردهفروشی مَرو و بخارا و بازار سرخس بُرده و میفروختند (سعیدی، ۱۳۵۴: ۱۴۳).
در یکی از این موارد، زمانی که بنیاد خان سرکردگی ایل هزاره را به عهده داشت، ترکمنها به کاروانی حمله کردند که از هرات بهسوی مشهد در حرکت بود. گروهی از سواران ترکمن در نواحی کوهسان (کوسویه) هرات به کاروانیان دستبرد زده، اموالشان را به غارت برده و عدهای را به اسارت گرفتند. چون خبر به سرخس رسید، ۵۰۰ سوار از مردم آنجا به سرکردگی رضا خان هزاره و بابا خان هزاره و سوارانی از تربت جام و خواف به تعقیب ترکمنان پرداختند. این نیروها در منطقۀ باخَرز نایره، با مهاجمان درگیر شدند و بسیاری از ترکمنها به قتل رسیدند و تعداد دیگری زخمی شدند. با شکست آنان، اسیران و اموال به تعداد ۲۵۰۰۰ گوسفند و ۵۱ تن اسیر آزاد شدند (لسانالملک سپهر، ۱۳۷۷، ج ۴: ۹۶؛ یزدانی، ۱۳۹۰، ج ۲: ۵۴۸).
سرانجام باباخان هزاره در ۱۲۹۱ ق / ۱۸۷۳ م فوت کرد و در حرم علی بن موسیالرضا، امام هشتم شیعیان، در مشهد دفن شد (نجف زاده، ۱۳۹۲: ۲۰۰). بعد از باباخان، فرزند و نواسههای او سرکردگی ایل هزارۀ خراسان را بر عهده گرفتند (قاجار، ۱۳۸۰: ۱۱۲).
منابع: امینالدوله، فرخ خان. (۱۳۴۷). مجموعۀ اسناد و مدارک فرخ خان امینالدوله. به کوشش کریم اصفهانیان و قدرتالله روشنی زعفرانلو. تهران: دانشگاه تهران؛ بلوکباشی، علی. (۱۳۹۵). «خراسان _ ترکیب قومی جمعیت». سایت مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. بازیابی ۲۳ دلو ۱۳۹۶. www.cgie.org.ir؛پایگاه تخصصی گردشگری ایران. (۱۳۹۳). «شهر کاریز». بازیابی ۲۳ دلو ۱۳۹۶. www.irantraveller.ir؛ سعیدی، عباس. (۱۳۵۴). سرخس دیروز و امروز. تهران: بینا؛ شبکۀ اطلاع رسانی افغانستان. (۱۳۹۲). «روزی که هرات از ایران جدا شد». بازیابی ۲۳ دلو ۱۳۹۶. www.afghanpaper.com؛ قاجار، زینالعابدین. (۱۳۸۲). نفوس ارض اقدس یا مردم مشهد قدیم. مشهد: سازمان فرهنگی شهرداری مشهد؛ لسان الملک سپهر، محمدتقی. (۱۳۷۷). ناسخ التواریخ قاجاریه. جلد ۴. تهران: اساطیر؛ معین، محمد. (۱۳۵۷). فرهنگ فارسی معین. جلد ۲. تهران: امیرکبیر؛ نجفزاده، علی. (۱۳۹۲). گروههای مهاجر به مشهد از صفویه تاکنون، مشهد: مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر مشهد؛ یزدانی، حسینعلی. (۱۳۹۰). پژوهشی در تاریخ هزارهها. جلد ۱ و ۲ در یک مجلد. چاپ چهارم. تهران: عرفان.