منطقهای در ولسوالی بلخاب ولایت سرپل
مؤلف: حسین رهیاب (بلخی)
جلد اول، ویراست دوم
باجگاه یکی از مناطق ولسوالی بلخاب ولایت سرپل است و در کوههای بین سانْچارَک و بلخاب واقع شده است. باجگاه از شرق و شمال شرق با مغزار، امرخ و عبدالگان ولایت بلخ، از غرب و شمال غرب با آبِ کلان و کوههای سانچارک، از جنوب با درۀ بلخاب و از طرف شمال با پشت گردنه و اَوْدره ارتباط دارد (نوری، ۱۳۹۶؛ حسن زاده، ۱۳۹۰: ۱۹۰).
سه احتمال برای دلیل نامگذاری باجگاه وجود دارد: ۱. دهخدا در لغتنامه باجگاه را «گمرکخانه»، «راهدارخانه» و «رصدگاه» معنی کرده و برای تأیید، روایتی از تاریخ بیهقی (چاپ ادیب، ص ۲۵۵) آورده است: «… دیگر روز از بلخ برداشت و بکشید و به باجگاه رسید» (دهخدا: «باجگاه»). گرچه بر اساس برخی از منابع احتمال دارد منظور از این باجگاه نام محلی در نزدیک بلخ باشد (مفتاح، ۱۳۸۶: ۲۸۵؛ قاموس جغرافیای افغانستان، ۱۳۳۵، ج ۱: ۱۹۲؛ امیر عبدالرحمان، ۱۳۷۵: ۶۳). فکرت هم در ذیل کلمۀ «باجدار» آن را «مالیهچی» و «مالیهستان» دانسته و نوشته است: «هنوز باجدار و باجگاه واژههایی آشناست و حتی مواضعی به نام باجگاه هست (فکرت، ۱۳۹۶)». ۲. باجگاه با «باج» ارتباط داشته و مفهوم آن «سکونتگاه باجگیران» باشد؛ زیرا اهالی منطقه در گذشته بابت چریدن مواشی مردمان دیگر مناطق در مراتع باجگاه، از آنها باج میگرفتهاند (نوری، ۱۳۹۶). ۳. از گذشتههای دور، مناطق اطراف آن محل استقرار دزدان بوده است. منطقهای به نام «دزداندره» در اطراف باجگاه شهرت دارد (حسنزاده، ۱۳۹۰: ۱۹۰؛ فهیمی، ۱۳۷۵: ۶۰ و ۷۹). البته احتمال هم دارد که همه این موارد صحیح باشد.
اجداد ساکنان فعلی باجگاه به احتمال زیاد قبل از دورۀ امیر عبدالرحمان خان به این منطقه مهاجرت کردهاند. محمدحسین معروف به کرهبای، ملا مراد و سید میرمحمدعلی از مؤسسین باجگاهاند. عمده ساکنین در اصل از هزارههای بهسودی، دایزنگی، جاغوری و برخی مناطقِ غزنی هستند. در آن تعدادی سادات هم زندگی میکنند که اغلب آنان اصالتاً از مناطق غزنی، یکهاُولَنگ و بامیان هستند (نوری، ۱۳۹۶؛ حسنزاده، ۱۳۹۶. دلجو، ۱۳۹۲: ۲۳۲).
جمعیت باجگاه در سال ۱۳۳۵ ش بر اساس تخمین وزارت زراعت و آبیاری ۶۵۰ نفر و بر اساس تخمین وزارت داخله ۷۳۱ نفر بوده است (قاموس جغرافیای افغانستان، ۱۳۳۵، ج ۱: ۱۹۲). در سال ۱۳۸۱ ش بر اساس سرشماری ادارۀ بلخاب جمعیت آن منطقه حدود ۵۰۰۰ نفر بوده است. احتمال دارد، جمعیت باجگاه در (۱۳۹۶ ش) به حدود ۱۰۰۰ خانوار رسیده باشد که بخشی از آنها در خارج از منطقه زندگی میکنند.
باجگاه بعد از مخالفت مردم بلخاب با ادارۀ محلی حکومت جمهوری دموکراتیک افغانستان در سال ۱۳۵۸ ش محل استقرار برخی از احزاب چون سازمان نصر افغانستان، پاسداران جهاد اسلامی افغانستان و جبهۀ متحد بود، اما در منطقه درگیری داخلی رخ نداد (نوری، ۱۳۹۶. فهیمی، ۱۳۷۵: ۴۱، ۶۰، ۶۴، ۷۷ و ۷۹). پایگاه پاسداران جهاد در باجگاه به مسئولیت سید شاهحسین شجاعی و حسینداد عطایی در سال ۱۳۶۴ ش چهارمین پایگاه فرعی آن حزب در بلخاب بوده است (اعتمادی، ۱۳۷۹: ۳).
باجگاه شامل چهار قریۀ بزرگ است: ۱. سیاهتل، در شرق باجگاه قرار دارد؛ ۲. پیتاب، در شمال غرب منطقه قرار دارد؛ ۳. برنجآب، در بین دو قریۀ قبلی قرار دارد و شامل دو قسمت بالا و پایین است (نوری، ۱۳۹۶). ۴. قلعۀ کابلیها از قریههای جدید و مستقل باجگاه است که چند سال قبل از کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ ش به وجود آمده است و دیوارهای مرتفع و چهار برج دارد (حسنزاده، ۱۳۹۶).
زندگی مردم باجگاه متکی به زراعت است. کشت لَلمی و آبی در باجگاه متداول است. گندم، جو، نخود، باقلی، هندو، کچالو، زردَک، شلغم، لَبلَبو، گَندَنَه و… محصولات زراعی باجگاه است. در مناطق پاییندست باجگاه مانند نَیَک و وُیتُوی درختان زردآلو، سیب، توت، سنجد، چهارمغز و… دارد. نمدمالی، گلدوزی، خیاطی و بافتن گلیم، خورجین، کلاه، دستکش، جاجیم، جوراب، پایتاوَه، گردنپیچ و… در باجگاه مرسوم است (نوری، ۱۳۹۶؛ حسنزاده، ۱۳۹۶).
باجگاه یک مدرسۀ علوم دینی به نام «حسنیّه» دارد که در سال ۱۳۴۴ ش شیخ غلامحسن پدردار معروف به حاجی آخوند پدردار با همکاری مردم منطقه، در نَیَک پایین تأسیس کرده است. در گذشته محل اجتماع عمومی مردم به اعتبار حاج سید شاه میرزاحسین قریۀ پیتاب بوده است. اکنون (۱۳۹۶ ش) محل تجمع مردم، مدرسۀ حسنیّه است (نوری، ۱۳۹۶؛ حسنزاده، ۱۳۹۰: ۱۹۱ و ۱۹۲).
باجگاه اکنون (۱۳۹۶ ش) یک مکتب کوچک در نَیَک پایین، یکی در برنجآب بالا، یکی در پیتاب و یکی در شِیخْسنگ پایین دارد که هیچ کدام تعمیر ندارند و معلمان بیشتر از خانههای مردم استفاده میکنند (حسن زاده، ۱۳۹۶). باجگاه راه موتَر رَو به مرکز بلخاب به آبکلان و به مغزار ولایت بلخ دارد. بیشتر مردم از برق آبی و کمتر از دستگاه سولر استفاده میکنند. آب مردم از چشمههای اطراف تأمین میشود. چندین آسیاب آبی در باجگاه فعال است. این منطقه کلینیک صحی ندارد (نوری، ۱۳۹۶؛ حسنزاده، ۱۳۹۰: ۱۹۱).
باجگاه زمستان سرد و برفگیر دارد و تا اوایل جوزا در آن برف میبارد. در خم برخی از کوهها همیشه برف کهنه وجود دارد. باجگاه در بهار و تابستان منطقهای ییلاقی، سرسبز و دیدنی است. کوتل سبزک، کوه حَقیر، درۀ کَجاب، سفرهکوه، کوه یتیم، قوریق، غوروم، ایلاق طایفۀ حاج عبدُل، قافزَری ایلاق طایفۀ حاج ابراهیم، تَختَه، کَجلَر ایلاق طایفۀ حاج موسی، بادقاق ایلاق سیاهتل، زردولَنگ ایلاق برنجآب، ایلاق پیتاب و دشت گَزَک (بالای قلعۀ کابلیها)، چشمۀ زلال و معدنی برنجآب (واقع در کولِی برنجآب) و درۀ اَکرَمی از مناظر دیدنی باجگاه است. در بلندی خواجهغَلطَک که بین وُیتُوی و قریۀ اَلَکَه بلخاب قرار دارد، دشت بزرگی است که بیشتر این دشت به زمین زراعتی تبدیل شده است (نوری، ۱۳۹۶؛ حسنزاده، ۱۳۹۰: ۱۹۰ و ۱۹۱). از دیگر مناظر آن، غار بزرگ معروف به سرسولاخ (در قَبَرْغَه) و غاری مشهور به خوال بیبی در منطقهای معروف به «دزدان دره» است. این غار در مسیر بلخاب و سنگچارک قرار دارد و در گذشته مقر دزدان بوده است (حسنزاده، ۱۳۹۰: ۱۹۸). تپۀ مرتفع شاه اسماعیل (در برنجآب پایین) که در نوک آن قبری به نام سیّد شاه اسماعیل وجود دارد، مورد توجه مردم است و قبرستان قدیمی باجگاه اطراف این تپه قرار دارد که برای گنجیابی حفاری شده و آسیب دیده است (حسنزاده، ۱۳۹۶؛ نوری، ۱۳۹۶).
از قریۀ پیتاب در محلی به نام بند سید میرمحمد آثاری مانند کوزه، سفال، آفتابه، شمعدانی و سینی سفالی به دست آمده است. در سیاهتل قبرهایی وجود داشته که اجساد داخل آن با برخی از اشیا دفن شدهاند. در نَیَک هم زیارتگاهی وجود دارد که گفته میشود محل دفن جد سادات قریۀ خاسار سانچارک است (نوری، ۱۳۹۶).
باجگاه چشمههای بسیاری دارد، مانند چشمۀ کولی برنجآب با حدود یک آسیاب، چشمههای قندک، یخک، گرمک در پشت سیاهتل. آب همۀ چشمهها ابتدا وارد مناطق مسکونی و سپس به درۀ نَیَک سرازیر شده و رود باجگاه را تشکیل میدهد. رود باجگاه بعد از عبور از درۀ نَیَک و وُیتُوی با آبیاری برخی از مناطق مَغْزار، اَمرَخ و زارِی ولایت بلخ به رود بلخاب ملحق میشود (نوری، ۱۳۹۶؛ حسنزاده، ۱۳۹۰: ۱۹۳؛ میرحسینی، ۱۳۸۸، ج ۱: ۲۹۹).
در باجگاه چند بار زمین رانش کرده و خسارات زیادی به مردم وارد شده است. یکی از رانشها قبل از کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ ش بود که در محدودۀ ایلاق (قاف زَرِی) اتفاق افتاد و بیشتر مراتع را تخریب کرد. این رانش از سمت کوههای خوجهغَلطَک آغاز شد و خسارات زیادی به مردم وُیتُوی بالا وارد کرد. دو رانش دیگر در بهار ۱۳۷۰ و ۱۳۸۳ ش اتفاق افتاد و بر اثر دو رانش راه رودخانۀ باجگاه مسدود شد و موجب شد پشت آن یک سدّ کوچک طبیعی ایجاد شود. این سد سرسبز بوده و حیوانات و حشرات دریایی دارد. در ایام بهار و تابستان پرندگان زیادی هم در محدودۀ آن تجمع و زندگی میکنند (حسنزاده، ۱۳۹۰: ۱۹۴ تا ۱۹۸).
به دلیل سردی هوا، در بیشتر مناطق باجگاه امکان کاشت درخت (جز بید و سپیدار) وجود ندارد. اما برخی از گیاهان دارویی در آنجا میروید و مورد استفادۀ مردم است. به گفتۀ مویسفیدان باجگاه، این منطقه در گذشتههای دور درختان کوهی زیادی داشته است (نوری، ۱۳۹۶). باجگاه به دلیل کوهستانی بودن و داشتن درختان کوهی، در سالیان دور حیوانات زیادی از جمله خرس داشته است. این مناطق در زمستان گرگ زیاد دارد. شغال، روباه، تَولَی و… از دیگر جانوران منطقه است (همان).
صفدر خان، قهرمان جنگهای دوران حکومت حبیبالله کلکانی (۱۳۰۷ ش / ۱۹۲۹ م) چهرۀ معروف منطقه بوده است. شیخ غلامحسن مشهور به آخوند پدردار، سید شاه میرزاحسین پیتاب، سید جواد معروف به سید جَوَک، عبدالحسین قریهدار، ملا حسن خان، امانالله خان و غ. علی حسنزاده نویسندۀ کتاب آشنایی با حوزههای علمیۀ شیعیان در افغانستان از مشاهیر و متنفذین منطقۀ باجگاه هستند (همان).
منابع: اعتمادی، عوضعلی. (۱۳۷۹). «احزاب افغانستان از ظهور تا افول». در هفتهنامۀ بنیاد وحدت. سال ششم. شمارۀ ۲۳۷. ص ۳؛ امیر عبدالرحمان. (۱۳۷۵). تاج التواریخ. پیشاور: میوند؛ حسنزاده، غ. علی. (۱۳۹۰). آشنایی با حوزههای علمیۀ شیعیان در افغانستان. قم: دارالتفسیر؛ حسنزاده، غ. علی. (۱۳۹۶). مصاحبۀ حضوری سید علینقی میرحسینی با غ. علی حسنزاده. قم. ۳ حوت ۱۳۹۶؛ دلجو، عباس (۱۳۹۲). تاریخ باستانی هزارهها. کابل: امیری؛ دهخدا، علیاکبر. (۱۳۷۷). لغتنامه. تهران: دانشگاه تهران؛ فکرت، محمدآصف. (۱۳۹۶). «گفتار بلخ در کلیات شمس ۲». سایت دانشنامه افغان. بازیابی ۲۸ دلو ۱۳۹۶. www.afghanpedia.com؛فهیمی، عبدالرحیم. (۱۳۷۵). در پگاه بلخاب. تهران: حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی؛ قاموس جغرافیایی افغانستان. (۱۳۳۵). جلد ۱. کابل: آریانا دائرةالمعارف؛ مفتاح، الهامه. (۱۳۸۶). جغرافیای تاریخی بلخ و جیحون و مضافات بلخ. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ میرحسینی، علی نقی (۱۳۸۸). سانچارک در بستر زمان. جلد ۱. قم: اشراق؛ نوری، غلامحیدر. (۱۳۹۶). مصاحبۀ حضوری حسین رهیاب با غلامحیدر نوری. مشهد. ۱۸ دلو ۱۳۹۶.