کتاب، دربارۀ تاریخ و پیشینۀ قوم هزاره
مؤلف: عبدالعلی عادلی
جلد اول، ویراست دوم
این اثر تألیف محمدعلی افتخاری معروف به آریانپور است. آن را نشر عارف در سال ۱۳۹۲ ش در قم منتشر کرده است، در ۴۷۰ صفحه. این کتاب به لحاظ محتوا، یکی از منابع اصلی نظریۀ بومی و آریانی دانستن هزارهها و بیانگر دیدگاههای مؤلف در این زمینه است.
این اثر مشتمل بر سه بخش است. بخش اول، با موضوع «بامیان باستان یا سرزمین اسطورهها» شامل یک مقدمه و نُه عنوان است. آریانپور در مقدمۀ این بخش، بامیان را پایتخت ایران باستان و مرکز شاهنشاهی پیشدادیان زابلی دانسته و آثار باستانی آن را نشانی از هنر برجایمانده از هزارههای زابلی معرفی میکند (جوزجانی، ۱۳۶۳، ج ۲: ۳۱۱؛ صفا، ۱۳۷۸، ج ۱: ۵۶۱). نویسنده در عنوان نخست، تمدن فرهنگی و هنری بامیان را میراث آریاییهای دورۀ کیومرث (آریانپور، ۱۳۹۲: ۱۹) میشمارد و «مکتب گریکوبودیک» را ساختگی میداند. باورمندان به این مکتب، تمدن بامیان را زاییدۀ سلطۀ یونانیان در بلخ و مهاجرت صحرانوردان ترکان تخاری میدانند (کهزاد، ۱۳۹۰: ۳۵۷) مؤلف در عنوان دوم و سوم، سِکاهای تورانی را در آسیای میانه تبارشناسی میکند. در عنوان چهارم، اَوستا را اصالتشناسی میکند و در عنوان پنجم، جغرافیای سگساران و گرگساران (گرگان) در اطراف مازندران ایران کنونی را معرفی میکند و سَگِستان را برخلاف برخی از تاریخنویسان (راوندی، ۱۳۸۲، ج ۵: ۲۶۸) غیر از سیستان دانسته است (آریانپور، ۱۳۹۲: ۶۶). در عنوان ششم، انتساب آثار باستانی بامیان را به دورۀ بوداییان نادرست خوانده و در عنوان هفتم، بامیان را سرزمین تبار کیومرث و آریانها معرفی میکند. او در عنوان هشتم، کاربرد واژگان پارس و تاجیک را در تاریخ بررسی میکند و در عنوان پایانی، جغرافیای کابل خاص و کابل عظما را در تاریخ نشان میدهد.
بخش دوم با موضوع «بامیان دومین مرکز فرهنگی ایران» دربرگیرندۀ شش عنوان است. نویسنده در عنوان نخست، بامیان را، دومین خاستگاه تبار کیومرث زابلی (پس از بلخ) تلقی کرده و در عنوان دوم، سعی میکند با ارائۀ شواهدی ثابت کند که مهاجرت آریاییها از شمال (سایبریا، جبال آلپ و استپهای جنوب روسیه) به جنوب و غرب جهان روایتی غیرواقعی است. او در ادامه، هزارهها را از تبار امیم بن لاوذ (کیومرث) (آریانپور، ۱۳۷۶: ۴۸)؛ و از اعقاب آرام بن ارفخشد بن سام بن نوح میداند (آریانپور، ۱۳۹۲: ۱۷۶). در عنوان سوم، بلخ و بامیان را برترین و نیکوترین آفریدۀ اهورایی (اهورامزدا) میداند و ادعا میکند که «ایران ویجه»، بلخ و بامیان است نه سرزمینی نامعیّن در توران. در عنوان چهارم، جایگاه بلخ و بامیان در دورۀ اسلامی را به بررسی گرفته است. در عنوانهای پنجم و ششم، تاریخ تشیع در بلخ و بامیان و زیارتگاه علی ابن ابیطالب، امام اول شیعیان در مزارشریف و شرح حال برخی از رجال شیعه در سرزمینهای بلخ و بامیان را توصیف و تبیین کرده است.
بخش سوم با موضوع «گفتنیهای ناگفته» شامل هجده عنوان است. آریانپور در عنوانهای اول و دوم، دیدگاههای رسول جعفریان، تاریخنویس ایرانی را ارزیابی میکند که تشیع در خراسان قدیم (افغانستان کنونی) را زیدی معرفی کرده است (جعفریان، ۱۳۸۸: ۳۸ و ۲۴۳). آریانپور در عنوانهای سوم، چهارم و پنجم، چگونگی گسترش اسلام در بلاد فتحشده از جمله ایران کنونی و افغانستان و نیز کارنامۀ عباسیان در خراسان را به ارزیابی گرفته است. وی در عنوانهای ششم و هفتم دربارۀ وضعیت زبان پارسی دری زابلی در دورۀ ظهور اسلام بحث میکند (همان: ۳۴۵). نویسنده در عنوانهای دوازدهم و سیزدهم دربارۀ پیدایش و گسترش فرقۀ اسماعیلیه و کیسانیه بحث کرده و در عنوانهای پایانی دربارۀ تشیع در کوفه و خراسان و همچنین تقابل ایران و توران در تاریخ سخن میگوید و دیدگاه خود دربارۀ نظریۀ بومی و آریانیدانستن هزارهها را مستدل و مستند میکند.
محمدعلی افتخاری معروف به آریانپور (۱۳۳۱ تا ۱۳۹۴ ش) عالم دینی و پژوهشگر تاریخ، مقالاتی نیز در فصلنامههای نگاه فردا، دُر دَری، سراج و چند نشریۀ دیگر دارد.
منابع: آریانپور، م الف. (۱۳۷۶). خراسانیان در قرون وسطی. قم: بینا؛ آریانپور، م. ع. (۱۳۹۲). بامیان خاستگاه هزارهها. کابل: عارف؛ جعفریان، رسول. (۱۳۸۸). تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صوفی. چاپ سوم. تهران: نشر علم؛ جوزجانی، منهاجالدین سراج. (۱۳۶۳). طبقات ناصری. جلد ۲. تهران: دنیای کتاب؛ راوندی، مرتضی. (۱۳۸۲). تاریخ اجتماعی ایران. چاپ دوم. تهران: نگاه؛ صفا، ذبیحالله. (۱۳۷۸). تاریخ ادبیات در ایران. چاپ هشتم. تهران: فردوس؛ کهزاد، احمدعلی. (۱۳۹۰). افغانستان در پرتو تاریخ. تهران: دنیای کتاب.