صنعت دستباف از تار و موی گوسفند
مؤلف: محمدحسین فیاض
جلد اول، ویراست دوم
صنعت بافندگی در هزارهجات بیشتر با موی گوسفند رواج داشته است و از آن، پوشاکِ مختلف و گلیم و قالین بافته شده است. بَرک، گلیم، گلیمچه، دستکش، دَستمُوغُو، جوال، خورجین، وُردمه، تَنْکَشخر، پایْپِیْدْ (پایپیچ)، لویی (شال)، شالکی (سبکتر از لویی)، دسترخوان، شالکُونجِله / جَمْخِوْ، چنته، جرسی (جاکت)، کلاه، کمربند و جوراب، از موارد بافتنی مردم هزاره است که با ورود تارهای صنعتیِ مختلف، موارد آن بیشتر شدهاست، مانند رویپشتی، کَتَوْ سرِ لاتَه، دستمال سر، لباس مجلسیِ زنانه، جاکتهای مجلسی، کلاه نوزاد، رومیزی و… (مجاهد، ۱۳۹۶).
اما به صورت خاص، برخی موارد یاد شده در بعضی مناطق رونق بیشتر داشته است؛ چنانکه مناطقی با بافتنی و تولیدات جدید شهرت بیشتر داشتهاند یا مثلاً در میان طوایف هزارۀ اندرابی که مالدار هستند، جوالبافی، گلیمبافی، بَرَکْ و بالاپوش رایج است (محمدنادرخان، ۱۳۶۷: ۳۴). در شارستان، برک، کرباس، بنفشهجوش (بنوشه جوش)، تربیت کرم ابریشم، ساختن انواع پاپوش چرمی که در خود محل پخته میشود، گلیمبافی، خامکدوزی، زرتاردوزی (گلابتوندوزی)، جوراب و امثال آن رواج دارد (شهرستانی، ۱۳۵۱: ۱۴). زنان شارستان از پشم گوسفند، شالهای سیاه و ابلق میبافند. گلیم را از ترکیب موی بز و پشم گوسفند با انواع گوناگون سیاه و سفید، رنگی و منقّش میبافند. از نوع نقشیِ آن خورجین و دسترخوان هم میسازند. بافتن کرباس، بنوشهجوش و پنجه (کرباس خطدار) پیشۀ سنتی مردم در این منطقه است. در شارستان از روزگار قدیم کِشت پنبه رواج داشته و بافتن منسوجات نخی هم معمول بودهاست. کرباس را ساده و رنگی میبافند و نوعی دیگر از آن را بنفشهجوش گویند که از ترکیب ابریشم و نخ بافته میشود. طرح بافت این منسوجات عیناً همانگونه است که در کوهدامن و کوهستان در شمال کشور رایج است. مردم ابریشم مورد نیاز خود را از تربیت کرم ابریشم تولید میکنند (همان: ۱۲). به نظر علیاکبر شهرستانی در دهۀ چهل شمسی در شارستان، بافتن گلیم (پلاس) برک، جوراب، بنیان و خامکدوزی و زرتاردوزی (گلابتوندوزی) و رشتن پنبه و امثال اینها پیشۀ زنان بوده است (همان: ۱۴).
یکی از صنایع دستی در ولایت بامیان، قالین است. گرچه تاریخ آن به درستی معلوم نیست، اما در سال ۱۳۴۵ ش / ۱۹۶۶ م در بامسرای بامیان و همچنین پنجو، کارگاههای قالیبافی متعدد وجود داشته است. امروزه خانوادههای بسیاری که از ایران و پاکستان برگشتهاند، یکی از منابع درآمدشان قالینبافی است. همچنین شرکتهای خصوصی در سالهای گذشته کارگاههای قالیبافی راهاندازی کردهاند (جعفری، ۱۳۹۴).
صنایع دستی و بافندگی هزارهها مانند نمد، گلیم، برک، شال و دیگر پوشاکها از قدیم در شهرهای کابل، قندهار، غزنی و هرات به فروش میرفته است و در بازار کابل رونق بیشتری داشته است (عباسزاده، ۱۳۹۶). پیش از دورۀ امیر عبدالرحمان خان، ریسندگی، بَرَکبافی، تفنگ و تفنگچهسازی در هزارهجات رونق داشته است و اجناس تولید شده به سوداگران قندهار عرضه میشدهاست (غرجستانی، ۱۳۷۲: ۱۱۹).
اکنون که قالین افغانستان به بازار جهانی راه یافته است، تلاش میشود که این صنعت در میان هزارهها نیز جایگاه خود را بازیابد و وارد بازار افغانستان شود که در این راستا، میتوان به برگزاری نمایشگاههای صنایع دستی زنان هزاره در کابل و برخی ولایات اشاره کرد (جعفری، ۱۳۹۴)
منابع: جعفری، حسین. (۱۳۹۴). «انواع صنایع دستی (قسمت سوم)». وبلاگ گردشگری در ولایت بامیان. بازیابی ۲۵ میزان ۱۳۹۶.hussainjafari.blogsky.com ؛ شهرستانی، شاه علیاکبر. (۱۳۵۱). «شهرستان». در مجلۀ جغرافیا. سال ۱۱. شمارۀ ۱. جوزا. صص ۱ تا ۲۰؛ عباسزاده، اسکندر. (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی محمدحسین فیاض با اسکندر عباسزاده. ۲۵ میزان ۱۳۹۶؛ غرجستانی، محمدعیسی. (۱۳۷۲). کله منارها در افغانستان. قم: اسماعیلیان؛ مجاهد، آمنه. (۱۳۹۶). مصاحبۀ حضوری محمدحسین فیاض با آمنه مجاهد. ۲۷ میزان ۱۳۹۶؛ محمدنادر خان. (۱۳۶۷). راهنمای قطغن و بدخشان. بیجا: موسسۀ فرهنگی جهانگیری.