اشاره:رحمتالله ضیائی ارزگانی در سال 1342 خورشیدی در باغچار از قریههای مهم ولسوالی ارزگان خاص به دنیا آمد. او در مرکز ارزگان خاص و قندهار تحصیل کرد و در ایران وارد حوزۀ علمیۀ قم شد و در این حوزه سطوح عالی و سپس خارج فقه و اصول و حکمت و فلسفه را در قم از اساتید بنام فراگرفت. او بیش از بیست سال است که در بخش مذاهب اسلامی مشغول پژوهش است و تاکنون دهها مقاله و چند کتاب تألیف کرده است. |
نقطه عطف در تاریخ هزارهها
ملت و قومی میتواند پلههای ترقی و پیشرفت را طی کند که داشتههای گذشتۀ خود را پاس بدارد و برای هویتبخشی نسلهای بعدی آنها را به طُرق گوناگون ثبت و نگهداری کند و برای آیندۀ خویش برنامهریزی داشته باشد. دانشنامهها میتواند این مهم را به نحو مطلوب انجام دهند؛ بنابراین در جهان معاصر دانشنامهنویسی بسیار رونق یافته است و دانشنامههای گوناگون در علوم مختلف در حال تدوین و نگارش است.
با شروع پروژۀ کلان دانشنامۀ هزاره بارقۀ اُمید در دل مشتاقان علم و فرهنگ کشور، به خصوص نخبگان هزاره دمید و همه منتظر به ثمر رسیدن تلاشهای بیشائبه متولیان این طرح علمی، فرهنگی بودند و لحظهشماری میکردند، در عین حال در این باره نگرانیهای جدی هم وجود داشت که آیا چنین کار بزرگی بدون پیشینه و تجربۀ کافی و نبود امکانات مادی به سرانجام خواهد رسید و یا مانند بسیاری از طرحهای دیگر، پس از مدتی به فراموشی سپرده خواهد شد؟ زیرا دانشنامهنویسی از کارهای بسیار سخت و دشوار است که در توان هرکس و هرجمعی نیست. ازاینرو، در بیشتر کشورها، دولتها متولی تدوین آن است و از بودجۀ ملی برای پیشبرد دانشنامهها بهره میبرند و با همۀ امکانات مادی و معنوی که دارند تدوین و آمادهسازی بیشتر دانشنامهها بسیار کُند و بطی به پیش میرود و گاهی سالها و یا چندین دهه زمان میبرد تا دانشنامهای تدوین شود و برای استفاده در اختیار علاقهمندان قرار گیرد.
ولی خوشبختانه مدیریت دانشنامۀ هزاره با امکانات ناچیز و تجربۀ کافی در امر دانشنامهنویسی و با توکل به خداوند قادر متعال و با تکیه بر نیروهای پُرانگیزه و کمکِ مردمِ دردمند، بااحساس، علمدوست و بافرهنگ به قول معروف ره صد ساله را یک شبه پیمودند و در عین اتقان علمی و به لحاظ ساختارِ دانشنامهنویسی نیز کار را به پیش بردند و در مسیر حرکت از موانع و چالشهای فراوان با همت بلند خویش گذشتند و با چاپ و نشر جلد اول آن دومین دانشنامه را بعد از دانشنامۀ آریانا در کشور افغانستان به نام قوم هزاره ثبت کردند که جای مباهات و خوشحالی دارد. ازاینرو، باید خدا را سپاس و بر تلاش و همت متولیان آن درود بفرستیم و توفیق بیشتری برای آنها از خداوند طلب کنیم.
نگارنده بیش از بیست سال است که با دانشنامههای مختلف مانند دانشنامۀ کلام اسلامی، دانشنامۀ حج و زیارت و دانشنامۀ امام خمینی همکاری دارم و تا حدودی در این باره آشنایی دارم و خیلی دور از آبادی نیستم، ازاینرو، دانشنامۀ هزاره را از نگاه ساختار و محتوا در حد مطلوب ارزیابی میکنم و در هر دو عرصه بسیار موفق میدانم که استانداردهای دانشنامهنویسی در حد لازم مراعات شده است و به گونهای که با دانشنامههای مطرح برابری میکند. این در حالی است از نگاه امکانات مادی و معنوی قابل قیاس با دیگر دانشنامههای فارسی نیست. با مطالعۀ برخی مدخلهای مهم و با نگاه اجمالی به تمام این اثر فاخر و گرانسنگ ویژگیهای چون سرعت، دقت، مستند بودن، موثق بودن و از همه مهمتر غیر جانبدارانه بودن محتوا در آن مشهود است.
البته از چالشهای مهم دانشنامۀ هزاره کمبود منابع پژوهشی است که اساس کار دانشنامهنویسی است، منابع کتابخانهای یا وجود ندارند و یا بسیار اندک است. ازاینرو، تمرکز این دانشنامه بر پژوهشهای میدانی است که در شرایط فعلی افغانستان سخت و دشوار به نظر میرسد؛ اما با تلاش خستگیناپذیر و پشتکار مدیریت و مؤلفان بر این چالش فائق آمدهاند و گویا هر ناممکنی به همت این قوم ممکن میشود.
حال که تلاشها نتیجه داده است و راه هموار شده و ریلگذاری به خوبی پایهگذاری شده است، برای حرکت مستمر باید همت را مضاعف کرد و با شِدّت و حِدّت بیشتر کار را پیگیری کرد و پروژه را به سرانجام رساند و خلأ آثار مکتوب را در محدودۀ جعرافیایی قوم هزاره با تدوین این دانشنامه و دانشنامههای دیگر جبران کرد و به دلیل نبود منابع مکتوب و تکیه بر حافظۀ معمرین هر روز که میگذرد با کمبود منابع مواجه میشویم که به هیچوجه قابل جبران نیست، انشاءالله با پشتکار، تخصص و انگیزهایی که در مدیریت دانشنامۀ هزاره وجود دارد، روزگارِ نهچندان دور شاهد چاپ و نشر مجلدات بعدی آن باشیم، به نظر میرسد با تجربۀ گرانبهایی که از تدوین آن به دست میآید در آینده میتوان دانشنامههایی در سطح ملی عرضه کرد و خدمات شایان به علم، فرهنگ و تمدن کشور کرد، هرچند دانشنامۀ هزاره نیز به نحوی دانشنامۀ ملی است.
رحمتالله ضیائی ارزگانی