نویسنده: زهرا نوری
ناشر: نشر نی
چاپ اول: تهران، 1402
۱۰۰۰ نسخه، 98000 تومان
اولین رمان زهرا نوری با نام نه مثل دایی یغما 21 فصل دارد. نشر نی آن را در سال 1402 ش در 158 صفحۀ رقعی و با شمارگان 1000 نسخه چاپ کرده است.
رمان با زاویه دید اول شخص نوشته شده است. نازی شخصیت اصلی رمان، زنی است که کودک معلولش را در ایران به دنیا آورده است. فهیم اوتیسم دارد و این مشکل او را از دیگر کودکان متمایز کرده است.
نازی مدام درگیر سایههایی است که قصد آزارش را دارند. او در خانۀ یک بانوی ایرانی به نام ارمغان زندگی میکند و در کارگاه قالیبافی مشغول به کار است. او مدام به شیوۀ ذهنی با خود و آدمهای اطرافش در حال گفتوگو است.
مخاطب رمان نه مثل دایی یغما با معمایی روبهروست که فصل به فصل به حل آن نزدیکتر میشود. پرسشهایی مانند اینکه چرا نازی دچار کابوس است؟ پدر فهیم کیست و حالا کجاست؟چرا پدر و مادر نازی با همدیگر و با او رابطۀ خوبی ندارند؟ و …
رمان در فضایی زنانه روایت میشود و مردان چندان جایی در آن ندارند. گاهی بسیار کمرنگ شاهد حضور مردها هستیم؛ پدر، شوهر و خواستگار نازی، دایی یغما و شوهر ارمغان. کسانی که خیلی به آنها پرداخته نشده است. جا داشت دایی یغما که عنوان رمان هم اشاره به او دارد، بیشتر از این طرح میشد با توجه به حرف و حدیثهایی که دربارۀ او در روستا جریان دارد.
زنان این کتاب مردگریز هستند و چه بسا مرگ شوهران را خوششانسی زن میدانند.
نازی از نبود محبت پدر، مادر و شوهرِ زندارش رنج میبرد و این میتواند یکی از چند منشاء روانی برای کاری باشد که او با پدر فهیم میکند. در پایان رمان متوجه میشویم که آن شبح آزاردهنده کیست و چه اتفاقی برایش رخ داده است.
زهرا نوری کوشش دارد در رمانش از کلمات و اصطلاحات بومی هم کار بکشد. در مجموع نثر رمان به ویژه در مواردی که شاعرانه میشود، چندان موفق نیست.
نازی با اینکه در عالم مهاجرت به سر میبرد؛ اما فارغ از دردسرهایی است که عموم آوارگان به آن دچارند. او کمتر با غم نان و دغدغههای مکان و اقامت مواجه است، شاید هم به خاطر اینکه مدام در کشمکش با دنیای ذهنی خودش است که او را از درک جهان بیرون فارغ میسازد.
از زهرا نوری یک مجموعهداستان با عنوان نخ قرمز به جای لبهایش به نشر رسیده است.
منبع: نوری، زهرا.(1402). نه مثل دایی یغما. تهران: نشر نی.
زهرا حسینزاده