عالم دینی، فعال سیاسی
مؤلف: علیمدد شریفی
جلد اول، ویراست دوم
ضامنعلی احمدی فرزند مرادعلی کربلایی از طایفه بابَه، در سال ۱۳۳۹ ش /۱۹۶۰ م در قریۀ «صفا اختیار» گرماب جِرغَیْ از توابع ولسوالی ناهور ولایت غزنی به دنیا آمد (احمدی (۱)، ۱۳۹۶).
ضامنعلی احمدی در ایام کودکی سواد ابتدایی را نزد پدرش فراگرفت. بعد به منبر «شاه گرماب» رفت و قرآن و بعضی از کتابهای فارسی را نزد ملای مکتب قریه علی نگاه آخوند آموزش دید (همان). با فعال شدن مکتب ابتدایی دولتی، شامل مکتب شد و از صنف اول تا ششم را با نمرۀ عالی به پایان برد. اما پدرش ادامۀ درس رسمی و رفتن به لیسه را اجازه نداد و او به فراگیری علوم دینی مشغول شد. احمدی جامعالمقدمات را نزد دینمحمد امینی و سید احمد آخوندِ کربلایی خواند و بعداز آن، کتابهای سیوطی، حاشیه،مختصرالمعانی و معالم را نزد محمدحسین ناصری گرماب، شریعتمدار و سید محمدامیر نجفی آموزش دید. او شش ماه نیز در مدرسۀ علوم دینی رئیس یکهاولنگی نزد استادان آن مدرسه درس خواند (احمدی (۲)، ۱۳۹۶).
با کودتای حزب دموکراتیک خلق افغانستان و بعد از آن اشغال نظامی کشور با اردوی شوروی سابق، او در کنار محمدحسین ناصری عالم دینی منطقۀ جِرغَی ناهور، در خیزش مردم علیه حکومت نقش ایفا کرد و در نبرد مسلحانه سهم گرفت. همچنین در کنار فعالیتهای نظامی در جبهۀ قیاقِ غزنی کارهای اداری قومندانی مردم جرغی و همچنین برنامههای تبلیغاتی آن را انجام میداد (احمدی (۱)، ۱۳۹۶).
ضامنعلی احمدی در سال ۱۳۵۹ ش به ایران رفت. او در مدرسه علمیۀ عباسقلی خان و باقریّه، به فراگیری علوم اسلامی پرداخت (متقی، ۱۳۹۸). احمدی در حوزۀ علمیۀ مشهد ادبیات عرب، منطق و سطوح عالی فقه و اصول را نزد استادان آن روز حوزۀ مشهد مانند حجت هاشمی خراسانی، صالحی نیشابوری، سید میرزاحسن صالحی، علی واعظی و عباس واعظ طبسی فراگرفت. او در سال ۱۳۶۳ ش به هرات رفت و مدتی در سنگرهای مخالفان علیه حکومت وقت به فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی مشغول بود (احمدی (۲)، ۱۳۹۶).
احمدی پس از فراغت، در اواخر سال ۱۳۶۴ ش با کاروان بزرگ نظامی متشکل از افراد پاسداران جهاد اسلامی افغانستان، با پای پیاده از مرز ایران تا منطقۀ زادگاه خود، به کشور برگشت. او پایگاهی را در جبهۀ اُونَی در برابر قوای شوروی سابق تأسیس کرد و همچنین یک پایگاه سیاسی، نظامی و اداری به نام پایگاه «حمزه سیدالشهدا» زیر پوشش پاسداران جهاد اسلامی، در منطقۀ جرغی ایجاد کرد. او همچنین منبر «شاه گرماب» را که نقش مرکزیت فرهنگی در منطقۀ جرغی داشت، بازسازی کرد. همچنین برای راحتی اهالی منطقه، با کمک همکارانش و با استفاده از آب گرم طبیعی «شاه گرماب»، یک حمام ساخت و در اختیار مردم گذاشت. احمدی همچنین سرک گرماب _ خاک فولاد را ساخت و نیز سرکهای قدیمی منطقه را ترمیم کرد. او علاوه بر این موارد، در مسائل اجتماعی نیز به مشکلات مردم منطقه رسیدگی کرده دعاوی حقوقی آنها را حل و فصل میکرد (همان).
احمدی در کنگرۀ گروههای شیعه مناطق مرکزی که در ۲۰ سرطان ۱۳۶۷ ش / ۱۱ جولای ۱۹۸۸ م در منطقۀ پَنْجَوْ برگزار شد، شرکت کرد. در این نشست که اساس حزب وحدت در آن گذاشته شد، او یکی از سخنرانان و عضو کمیسیون سیاسی کنگره بود. احمدی در همین راستا، با محمد اکبری و جمعی از اعضای ارشد پاسداران جهاد اسلامی برای دعوت محمدحسین صادقی نیلی و مسئولان آنجا به دایکندی رفت. همچنین در جلسۀ ۱۰ سنبله ۱۳۶۷ ش / ۱ سپتمبر ۱۹۸۸ م در منطقۀ لعل که منشور وحدت بین دو گروه عمدۀ شیعه افغانستان (سازمان نصر و پاسداران جهاد اسلامی) به امضا رسید، شرکت داشت و خود از برگزارکنندگان آن جلسه بود. او برای ایجاد وحدت، در کنار سایر مسئولان گروهها به اکثر مناطق هزارهجات سفر کرد و در سال ۱۳۶۸ ش در گردهمایی بزرگ بامیان که منجر به تشکیل حزب وحدت شد، از اعضای فعال بود. احمدی در نامگذاری تشکّل جدید، نام «حزب وحدت اسلامی» را پیشنهاد کرد که همین نام به تصویب رسید (همان). ضامنعلی احمدی در جریان صلح با شورای انقلابی اتفاق اسلامی افغانستان که در تاریخ ۸ اسد ۱۳۶۸ ش /۳۰ جولای ۱۹۸۹ م در منطقۀ باداَسیه مرکز بهسود برگزار شد، در این جلسه نقش فعال داشت و یکی از امضاکنندگان پیماننامۀ بیست مادهای صلح بود. او در سال ۱۳۶۸ ش بهعنوان عضو شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان (زاهدی، ۱۳۷۹: ۹۳). انتخاب شد و در اولین تعیینات آن بهعنوان معاون دوم عبدالعلی مزاری در کمیتۀ سیاسی حزب تعیین شد (احمدی (۱)، ۱۳۹۶).
در درگیریای که بین مردم ایماق و هزاره در ولایت غور پیشآمده بود، او در ترکیب اولین هیئت حزب وحدت به این ولایت رفت. همچنین برای اعلام مواضع حزب وحدت و ایجاد نمایندگیهای آن به پاکستان و ایران سفر کرد. او در این هیئت، بهعنوان منشی انجاموظیفه میکرد. بعد از انجام مأموریت، با کاروان بزرگ نظامی در طی چهل شبانهروز با پای پیاده به کشور بازگشت و در منطقۀ جرغی قرارگاه مشترک نظامی _ اداری حزب وحدت را تأسیس کرد. احمدی در دومین تعینات حزب وحدت بهعنوان معاون کمیتۀ نظامی برگزیده شد. با سقوط حکومت نجیبالله در سال ۱۳۷۱ ش / ۱۹۹۲ م او عضو شورای تصمیمگیری میدان وردک بود و مدتی در سمت رئیس این شورا انجام وظیفه کرد. در سال ۱۳۷۳ ش معاون کمیتۀ سیاسی حزب وحدت انتخاب شد. در سال ۱۳۷۴ ش بهعنوان رئیس کمیتۀ خدمات اجتماعی حزب وحدت برگزیده شد و از این طریق علاوه بر کمکهای نقدی و غیرنقدی به فقرا و افراد بیسرپرست، کارگاه بزرگ آموزش خیاطی را برای معلولان ایجاد کرد (احمدی (۲)، ۱۳۹۶).
در حملۀ طالبان به کابل، او در جبهۀ شمال کابل مسئول سوق و ادارۀ نیروهای حزب وحدت جناح اکبری بود. با تسلط گروه طالبان بر قسمت اعظم افغانستان، احمدی با خانوادهاش به ایران مهاجرت کرد و به تحصیل خود ادامه داد. با سقوط گروه طالبان و به وجود آمدن فضای جدید، دوباره به کشور برگشت. احمدی در کنار حیدر محقق ورسی کتابخانۀ عمومی «دارالقرآن کابل» را تأسیس کرد.
ضامنعلی احمدی علاوه بر کارهای فرهنگی و آموزشی در اولین انتخابات شورای ولایتی در سال ۱۳۸۴ ش شرکت کرد و از طرف مردم کابل در این شورا انتخاب شد و چهار سال انجام وظیفه کرد. در سال ۱۳۸۸ ش مشاور رئیسجمهور تعیین شد و در این سِمَت در حل چند مسئلۀ اجتماعی نقش داشت، از قبیل غائلۀ کوچیها با هزارهها که در غرب کابل در دامنۀ کوه قُوریغ رخ داد؛ و نیز مسئلۀ درگیری بین پشتونها و هزارهها در ارزگان؛ و همچنین نزاع شهرک سجادیه شهر مزار شریف. ضامنعلی احمدی تا سرطان ۱۳۹۴ ش در سمت مشاور رئیسجمهور فعالیت کرد. او هماکنون (۱۳۹۶ ش) عضو شورای مرکزی، رئیس کمیتۀ سیاسی و عضو شورای اجرایی حزب حراست اسلامی افغانستان و عضو شورای علمای شیعۀ افغانستان است. او مدیر کتابخانۀ عمومی دارالقرآن کابل است (همان).
منابع: احمدی (۱)، ضامنعلی. (۱۳۹۶). «زندگینامۀ خودنوشت ضامنعلی احمدی». ارسالشده به دفتر دانشنامه. ۱۹ ثور ۱۳۹۷؛ احمدی (۲)، ضامنعلی. (۱۳۹۶). مصاحبۀ حضوری علیمدد شریفی با ضامن علی احمدی. کابل: تابستان ۱۳۹۶؛ زاهدی، علیجان. (۱۳۷۹). روایت شکست اقوام محکوم در افغانستان. قم: نشر شفا.