شب است، داد بزن بانو! سکوت سرد سترون چیست؟
این نوشتار ربطی به نقدهای دانشنامۀ هزاره ندارد. نگاه اعتراضی و انتقادی نسبت به ادبیات موهن، سخیف و حاکی از تبعیض جنسیتی مردسالارانه گروهی از به اصطلاح فرهنگیان جامعه است که این روزها در دنیای مجازی به وفور نشر و باز نشر میشود.
این نگاه حاکی از تبعیض در روزگاری است که مادران و دختران سرزمین ما از تاریکاندیشی طالبان به ستوه آمدهاند و زندگی بر آنان تلخ و ناگوار شده است. وقتی پای سیاست در میان است، همین مورد سوژۀ پرهیاهو در دست این جماعت میشود که نگاه طالب نسبت به زن چنین و چنان است؛ اما زمانی که به زوایای پنهان فکری و روانی خودشان رجوع کنیم، میبینیم در درون هرکدام طالب مسلح و هتاکی نشسته و فرمانروایی میکند.
دانشنامه یک متن علمی و پژوهشی است. همانگونه که مردان جامعه حق دارند در آن قلم بزنند و کار کنند، زنان نویسنده و با سواد نیز از این حق برخوردارند و در دانشنامه سهم دارند؛ اما متأسفانه وقتی به نقدها نگاه میکنیم، سوژههای تمسخر و توهین متوجه زنان نویسنده است. نام آنان سوژه میشود، واقعیت آنان زیر سئوال میرود، توانایی آنان به سخره گرفته میشود. چنانکه میبینید هم در نقدهای دور اول و دور دوم بانوان همکار و مؤلف به انحای مختلف مورد توهین قرار گرفت و از گزند قلمهای زهرآگین درامان نماندند و تیر طنز و هزل بود که از هر جانب به قصد به سوی آنان روانه شد، چه تهمتها که نشنیدیم و چه شعرها که با بیشرمی و تمام از این بیذوقها ندیدیم.
جالبتر اینکه همۀ این بیعدالتیها و بیاخلاقیها را همگان میبینند، میخوانند و خاموشند؛ این یعنی نزول و سقوط اخلاق و اینکه در منطق اینان هدف وسیله را توجیه میکند. فقط دانشنامه باید کوبیده شود، حالا به هر شکل ممکن. اینجا دیگر ناموس و کیان قومی به دست فراموشی سپرده میشود، اینجا آدمها خانواده ندارند آبرو ندارند، زندگی و احوال شخصیه ندارند، اگر تاریخ یک کتاب اشتباه نوشته شده بود، صدای اعتراض بلند میشود؛ اما اگر به همسر و دختر کسی هتاکی شد، زبانها لالند و چشمها کور. خوب است ابتدا بیاییم به آدمهای واقعی هزاره حرمت بگذاریم، بعد از هویت برباد شدۀ جامعۀ هزاره در دانشنامه دفاع کنیم. ناموس مردم مضحکه و دستمایه طنازیها و هرزهدراییهای شما نیست.
انتظار ما از فرهیختگان مدعی سازندگی و اصلاح غیر از این است، امیدوار بودیم تحصیلکردگان قوم حداقل درک و فهمی به یادگار از دوران تحصیل خود میداشتند. بسا تأسف که توقع ما واهی و دور از ذهن بود. علم کردن نام بانوان مؤلف و همکار در دانشنامه و توهین به ایشان به بهانۀ نقد، نشانۀ تحجر و جاهلیت عالیجنابان است که از جنسیت برای تحقیر و کمارزش کردن دانشنامه استفاده میکنند. اینان قدم به ناکجا آبادی گذاشتهاند که دُگماندیشی طالب در مقابل آن ناچیز است. نقد، سیاهبینی و قالباندیشی حضرات را به خوبی آشکار کرد و به ما فهماند که با چه موجوداتی مقابل هستیم که غیرت را به کناری نهاده و به وقت مجادله با ضعفِ تمام متمسک به جنسیت میشوند و در پس توهین و تهمتها سنگر میگیرند.
کوتاه سخن این که بانوان در دانشنامه تا امروز در تمام مراحل این کار سهم داشته، دارند و خواهند داشت. از آغاز دانشنامه بانوان نقش پررنگ داشتند و در آینده نیز اینگونه خواهد بود. اکنون نیز در جلد دوم بر تعداد بانوان مؤلف ما افزوده شده است و تلاش خواهیم کرد تعدادی بیشتری از بانوان در دانشنامه قلم بزنند.
ما به این امید در دانشنامه هستیم و خواهیم بود که در آینده نسلی ساخته شود که مانند عدهای از مردان این روزگار، این گونه حقیر و بیچاره نباشند که برای مطرح شدن و لایک جمع کردن متمسک به جنسیت، توهین و افترا شوند. این امیدواری دور از ذهن نیست؛ زیرا ادبیات دانشنامه غیر از ادبیات آثار تولیدشدۀ دهههای قبل است، وقتی آن آثار را مطالعه میکنیم، از ابتدا تا انتهای مقالات و نوشتارِ آن آثار چیز دیگری جز مبالغه و تمجید از دوست و طرفدار، توهین و تکذیب مخالف وجود ندارد و ثمرهای جز القای فرهنگِ تفرقه و نفاق نداشته است، اگر این روزها افراد اینگونه به دانشنامه میتازند، بعید نیست که خوراکِ مطالعه و آگاهیشان همین گونه آثار بوده است. دانشنامه قطعکنندۀ چنین رویکرد است و مخالفت برخی از عالیجنابان نیز با آن، ترس از توقف چنین جریانهایی است که به دلهایشان بسته شده و در ذهنهایشان رسوخ کرده است.
ما بانوان همکار و مؤلف در دانشنامه شدیداً اعتراض خود را نسبت به توهین و تهمتهایی که به همکارانمان شده است، اعلام میکنیم و امیدواریم وجدانهای بیدار آزادمردان جامعۀ هزاره مردم را در تشخیص و تفکیک نقدهای آگاهانه، خیرخواهانه و راهگشا کمک کنند.
من الله التوفیق
پروین ولیزاده، زهرا حسینزاده، زینب نوری
۱۷ حوت ۱۴۰۲ خورشیدی برابر با ۷ مارچ ۲۰۲۴ میلادی