قریهای در ولسوالی جاغوری ولایت غزنی
مؤلف: آمنه اخلاقی
جلد اول، ویراست دوم
انبلاق / امبلاق / امبولاغ یکی از قریههای واقع در ولسوالی جاغوری از ولایت غزنی است. این قریه از جنوب با قریۀ قاشْقُولِی، از غرب با قریۀ دَونْجایْ، از شرق با قریۀ دالَه و از شمال با دامنۀ کوهی همسایه است که در پشت آن قریۀ دُولانَه (دُولْنَه) است. قریۀ امبلاق در میانِ دره، در منطقهای کوهستانی و محصور بین کوههایی مانند سَرمُوتَه، آتَهقال و کوه سَیِّد قرار دارد (ناصری، ۱۳۹۶).
نام این قریه از نظر شکل و مفهوم قابل توجه است و میتواند از نظر زبانشناسی و مردمشناسی نیز جالب باشد (نایل، ۱۳۷۹: ۱۲۴). «بلاق» در ترکی به معنای چشمه و کاریز است و در هزارهجات نامهای زیادی با این کلمه ترکیب شدهاند (یزدانی، ۱۳۹۰، ج ۱: ۲۱۲). امبلاق یا انبلاق احتمالاً آقبلاق بوده است که معنای آن چشمۀ خاطره یا سفیدچشمه است. این نام به خاطر وجود چشمههای متعدد در قریۀ مورد نظر به آن داده شده است که آب آنها کف سفیدرنگ دارد. تلفظ انبلاق به نام اصلی و معنای اشارهشده نزدیکتر است (ناصری، ۱۳۹۶).
مردم ولسوالی جاغوری از دایمِیرکَشَه هستند که خود به چهارشاخه تقسیم میشوند. یکی از این شاخهها آته (رک: مدخل آته، تیرهای از دایمیرکَشَه در ولسوالی جاغوری) نام دارد که مجدداً شاخهبندی میشود. مسکه از زیرمجموعههای طایفۀ آته است که مردم انبلاق از این دسته به شمار میروند (همان). مردم ساکن در انبلاق از نظر مناسبات و دستهبندی تباری وابسته به شاخۀ «نوتا» و زیر شاخۀ «مسکه» محسوب میشود. نوتا در شاخۀ مسکه، بعد از شاخههای اللهیار، جمک، شادی و شادوست در رتبه پنجم قرار دارد (سعیدی، ۱۳۹۹). این قریه و قصبات کوچک وابسته به آن مانند دُمجوی، سفر قول جمعاً یک ملا بستی است که در حدود 150 خانوار در آن زندگی میکنند (همان).
درخت بادام به فراوانی در منطقه یافت میشود و در کنار آن درختان بید، زردآلو و توت نیز وجود دارند. فروش بادام یکی از منابع درآمدی مردم منطقه است. اما منبع اصلی امرار معاش مردم، پولهای ارسالیِ کارگران مهاجری است که در بسیاری از خانوادهها وجود دارند. آنها از استرالیا، عربستان و ایران یا شهرهای کابل و قندهار برای خانوادهایشان پول میفرستند (ناصری، ۱۳۹۶). مردم مسجدی مستقل دارند اما از مکتب و شفاخانۀ مستقر در مزار بیبی استفاده میکنند که از قریه فاصلۀ زیادی ندارد. یک سرک فرعی، این قریه را به سرک عمومی سنگماشه _ انگوری وصل میکند که از قریۀ قاشقولی میگذرد و از آن طریق میتوان به مرکز ولسوالی، یعنی سنگماشه دسترسی داشت. مردم به سنگی که ادعا میشود نقش روی آن جای پای اسب علی بن ابیطالب، امام اول شیعیان است، اعتقاد داشته و آن را زیارت میکنند. مقبرۀ دیگری معروف به «خاک سید» در میان زمینهای زراعی قرار دارد که سابقاً مورد احترام و زیارت مردم بوده است (همان). در دوران جنگهای داخلی از محل کمکهای خیرین یک باب مکتب در انبلاق ساخته شد و به اسم مکتب دخترانه «مازار بیبی» معروف شد. این مکتب در سال 1383 ش با همت و پیگیری سر معلم اشرف زاهدی در مرکز وزارت معارف در شهر کابل به عنوان لیسه ثبت شد. لیسۀ دخترانه مازار بیبی، دارای ساختمان نوساز با هفت صنف درس است. این قریه دو مسجد دارد که در سالهای اخیر نوسازی شده است (سعیدی، ۱۳۹۹).
چهرههای معروف این قریه عبارتاند از شیخ غلامحسن معروف به شیخ وکیل یا شیخ سفر قول، حاجی محمدامین و حاجی غلامحسین (ارباب قریه و فعال در جبهههای جهادی)، حسینعلی فقیهی (سعیدی، ۱۳۹۹؛ ناصری داوودی، ۱۳۹۰، ج ۲: ۴۷۳ و ۴۷۴). حسینعلی فقیهی شاعر بود و در نقد روحانیت هم شعر میسرود. سرنوشت وی بعد از دستگیری به دست جمهوری دمکراتیک خلق افغانستان نامعلوم مانده است (ناصری، ۱۳۹۶).
منابع: سعیدی، علیجان. (۱۳۹۹). «یادداشت علیجان سعیدی بر مدخل انبلاق». ارسالشده به دفتر دانشنامه از طریق شوکتعلی محمدیشاری. جوزای ۱۳۹۹؛ ناصری داوودی، عبدالمجید. (۱۳۹۰). مشاهیر تشیع در افغانستان. جلد ۲. قم: مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی؛ ناصری، میثم. (۱۳۹۶). مصاحبۀ اینترنتی آمنه اخلاقی با میثم ناصری. ۱۶ سرطان ۱۳۹۶؛ نایل، حسین. (۱۳۷۹). یادداشتهایی دربارۀ سرزمین و رجال هزارهجات. بیجا: مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان؛ یزدانی، حسینعلی (۱۳۹۰). پژوهشی در تاریخ هزارهها. جلد ۱ و ۲ در یک مجلد. تهران: عرفان.