فعال سیاسی، اجتماعی و نظامی
مؤلف: محمدجواد علوی
جلد اول ویراست دوم
امیرمحمد انصاری معروف به انصاری بلوچ در سال ۱۳۳۸ ش / ۱۹۶۰ م در قریۀ تاخۀ ولسوالی کِجران ولایت دایکندی، در خانوادهای نسبتاً متمول به دنیا آمد. پدرش ارباب علیمحمد خان از متنفذین کجران بود. امیرمحمد دورۀ تعلیمات ابتداییه و متوسطۀ خود را در ولسوالی کجران به پایان برد و برای تعلیمات بالاتر، از سوی معارف وقت به کابل اعزام شد. او در سال ۱۳۵۵ ش به اخذ مدرک بکلوریا از معارف کابل نائل شد (انصاری، ۱۳۹۶).
امیرمحمد انصاری در اواخر سال ۱۳۵۷ ش به ایران رفت و در تهران در جلسات درس استادانی چون جلالالدین فارسی، سید جعفر شهیدی، محمدتقی جعفری، عبدالکریم سروش و حسن حبیبی شرکت کرد. او در سال ۱۳۵۹ ش برای فراگیری علوم دینی به شهر قم نقل مکان کرد و در مدرسۀ رسول اکرم، به مدت دو سال مشغول تحصیل علوم و معارف اسلامی شد (همان).
انصاری بلوچ، همزمان با آغاز فعالیتهای سازمان نصر در سال ۱۳۵۸ ش فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و از یاران نزدیک عبدالعلی مزاری شد. انصاری در جناحبندیهای داخلی سازمان نصر و اختلافات جناحی و فکری این سازمان راجع به نظریۀ ولایت فقیه، طرفدار آن نظریه بود. بصیراحمد دولتآبادی در این زمینه مینویسد:«در آن شرایط سازمان نصر در سرحد یک انشعاب قرار گرفته بود. قسیم اخگر مقالاتی نوشته بود و انصاری بلوچ هم به ایرانیها گزارش داده بود. یک درگیری شدید در بین سازمان نصر در جریان بود که پس از ماهها جر و بحث، سر انجام در بهار سال ۱۳۶۱ ش قسیم اخگر، رحمتالله افتخاری سرخ (بهار)، انصاری بلوچ و مهدی مهدوی قوخور از سازمان نصر اخراج شدند» (دولتآبادی، ۱۳۹۰: ۴۹).
انصاری بعد از اخراج از سازمان نصر، به تشکیلات پاسداران جهاد اسلامی افغانستان به رهبری محمد اکبری پیوست. او در سال ۱۳۶۴ ش به ظن دست داشتن در قتل محمد عاقلی رهبر سازمان جنبش افغانستان، بازداشت شد و دو سال در ایران زندانی شد. پس از رهایی از حبس، به پایگاه کاکری سازمان نصر (مرز ایران و افغانستان) پیوست. طی سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۰ ش در مذاکرات ادغام احزاب هشتگانه به حزب وحدت اسلامی افغانستان نقش فعالی داشت و سپس به عضویت شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان درآمد (انصاری، ۱۳۹۶).
امیرمحمد انصاری از سال ۱۳۶۷ ش جبههای را به نام چریک در کِجران پایهگذاری کرد و تا سال ۱۳۷۱ ش آن را اداره کرد. او همزمان با درگیریهای غرب کابل پس از پیروزی مجاهدین، با ۱۰۰ نفر از نیروهای خود، به کابل آمد. وی در ادامه با تصمیم دبیرکل حزب وحدت در رأس هیئتی همراه با محمدکریم خلیلی وظیفۀ مذاکره با گروههای جهادی در شمال کشور و همینطور پاکستان و ایران را به عهده گرفت (همان).
انصاری بلوچ پس از سقوط کابل به دست طالبان، نمایندۀ حزب وحدت اسلامی افغانستان در ایران بود که در آن زمان مرکز این حزب در بامیان قرار داشت. او از طرف حزب وحدت اسلامی با ایرانیها ارتباط داشت (اعتمادی، ۱۳۹۸). عمده فعالیتهای او در حوزۀ فرهنگی و دانشجویی متمرکز بود و این روند تا آغاز کار دولت موقت در افغانستان ادامه داشت (انصاری، ۱۳۹۶). در این مسئولیت انصاری توانست تعدادی از جوانان متقاضی ورود به دانشگاه را به دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران معرفی کند. او به مدت یک سال به عنوان مشاور خاص وزارت تحصیلات عالی در امور بورسیهها، در دوران وزارت شریف فایض فعالیت کرد و زمینۀ عقد تفاهمنامه و همکاری دولت ایران و افغانستان را در زمینۀ پذیرش و جذب دانشجو فراهم کرد (همان).
امیرمحمد انصاری بلوچ در سال ۱۳۸۱ ش در دفتر ساحوی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در قندهار به عنوان آمر بخش نظارت و بررسی از تخطیهای حقوق بشری مشغول کار شد و به مدت دو سال به عنوان سرپرست دفتر ساحوی قندهار ایفای وظیفه کرد. او در اوایل سال ۱۳۸۶ ش / ۲۰۰۷ م به ریاست دفتر ولایتی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور منصوب شد.
انصاری در روز ۲۰ حوت ۱۳۸۶ ش برای کابل تکت داشت، ولی به خاطر نامساعد بودن هوا پرواز صورت نگرفت. او در ساعت هشت صبح با موتر دربستی کرولا از هرات به سمت کابل حرکت کرد. در مسیر راه در منطقۀ دلآرام توسط افراد ناشناس (منسبوب به طالبان) به همراه موتر دربستیاش اختطاف شد. حدود شش ماه بعد در روز ۱۳ اسد ۱۳۸۶ ش / ۴ اگوست ۲۰۰۷ م جنازهاش پیدا شد (همان).
منابع: اعتمادی، جانعلی. (۱۳۹۸). مصاحبۀ حضوری پروین ولیزاده با جانعلی اعتمادی. ۳۰ سرطان ۱۳۹۸؛ انصاری، حسین. (۱۳۹۶). «زندگینامۀ امیرمحمد انصاری».ارسالشده به دفتر دانشنامه. ۲۰ دلو ۱۳۹۶؛ انصاری، جمال. (۱۳۹۷). مصاحبۀ اینترنتی عبدالواحد رفیعی با جمال انصاری. ۳۰ سرطان ۱۳۹۷؛ دولتآبادی، بصیراحمد. (۱۳۹۰). مزاری ماندگارترین تلاش در تاریخ هزارههای افغانستان،. جلد ۲. جزوۀ چاپنشده.