دریاچهای در ولسوالی ناور غزنی
مؤلف: محمود جعفری
جلد اول، ویراست دوم
اَو ایستاده یا آب ایستادۀ ناور که قسمتی از «دشت ناور» به حساب میآید، «دریاچۀ ناور» (عظیمی، ۱۳۹۰: ۵۱) و «تالاب ناهور» (دولتآبادی، ۱۳۸۷: ۵۶) نیز عنوان یافته است. موقعیت بزرگترین تالاب این آب ایستاده در طول جغرافیایی ۶۷۴۴۰۰ درجۀ شرقی و عرض ۳۳۳۷۳۳ درجۀ شمالی است.
حسن مالستانی فاصلۀ مستقیم و افقی آن را (با اندازه گیری از طریق گوگل ارث) به موازات درۀ تورگن، حدود ۵۰ کیلومتر از حاشیۀ غربی غزنی تا ابتدای شرق دشت ناور دانسته است؛ اما معتقد است که مسیر جادۀ غزنی به دشت ناور که از درههای مختلف میگذرد، تفاوت زیادی در برآورد فاصله ایجاد کرده است (مالستانی، ۱۳۹۸). از سوی دیگر ابعاد بزرگ تالاب و این که کدام ضلع و یا قسمت از آن در سنجش فاصله ملاک قرار گرفته باشد نیز باعث برآوردهای مختلف از فاصلۀ آن با شهر غزنی شده است.
واژۀ «ناوُر» به روایتی لغت ترکی و مغولی است و به شکلهای نَوُور، نَوُر و ناهور استعمال میشود. عمدتاً مردم محل، ناهور و ناوُر مینویسند و به شکل ناوور (اشباع) تلفظ میکنند. به روایتی، مردم محل حوضچههای خاکی را نَوُور میگویند (دلجو، 1398). ناور به معنای محل تجمع آب است. این محل به خاطر آب زیادی که در آن جمع میشود به این نام خوانده شده است (فصیحی، ۱۳۹۸؛ نایل، ۱۳۸۱: ۱۵۱). در جوار یکی از تپهها یک چشمۀ آب زلال با دو دریاچۀ طبیعی به عمق ۲ متر نیز وجود دارد (مهدیزاده کابلی، ۱۳۹۰).
این تالابها از چهار سمت با کوهها و تپههایی احاطه شده است. در سمت غرب آن رشتهکوههایی به طرف باتور و اجرستان است و سمت جنوب و جنوب شرقی شامل قلههای منفرد آتشفشانی و سمت شمالشرقی و شمالی آن از تپههای مختلف تشکیل شده است. ارتفاع کوههای اطراف متفاوت است؛ کوه سفید در رشتۀ شمالی حدود ۴۷۰۰ متر ارتفاع دارد و کوه سیاه قاده در جنوب حدود ۴۶۰۰ متر ارتفاع دارد. تپههای شرقی نزدیک خوات حدود ۳۶۰۰ متر ارتفاع دارد. پایینترین قسمت دشت یا همان تالاب حدود ۳۰۰۰ متر ارتفاع دارد اما بیشتر دشت براساس منابع مختلف بین ۳۱۰۰ تا ۳۲۰۰ متر مرتفع است (مالستانی، ۱۳۹۸؛ تیم مطالعاتی و تخنیکی طرح پلانهای استراتژیک انکشاف شهرها، ۱۳۹۳: ۲۰؛ عظیمی، ۱۳۹۰: ۵۱؛ مهدیزاده کابلی، ۱۳۹۰).
در شمال این دشت، قریههای اَمرو / عمران، بایی و قَرهچه، در جنوب قریههای بَرَکِی و سرآسیه، در شرق قریههای چراغسنگ و بالگَردُو، در غرب آن قریههای سبزناله، جَوشَن، بخارا، قُوریه و وُرچُغُو واقع شدهاند (ملتی، ۱۳۹۸؛ گلستانی، ۱۳۹۸).
طول تالاب حدود ۶۰ کیلومتر و متوسط عرض آن حدود ۱۲ کیلومتر و کل مساحت آن بیش از ۷۰۰ کیلومتر مربع یا حدود ۷۰ هزار هکتار برآورد شده است (مالستانی، ۱۳۹۸). در کتاب راپور پلان انکشاف شهر ناهور، طول دشت ناور ۱۰۰ کیلومتر و عرض آن ۵۰ کیلومتر (که نصف آن را آب ایستاده تشکیل میدهد) آمده است (تیم مطالعاتی و تخنیکی طرح پلانهای استراتژیک انکشاف شهرها، ۱۳۹۳: ۲۰، ۲۲ و ۲۴).
آب ایستاده، در زمستان آبوهوای بسیار سرد و در تابستان آبوهوای معتدل دارد (ملتی، ۱۳۹۸). متوسط بارندگی سالانۀ آن به ۱۸۴ میلی متر میرسد (عظیمی، ۱۳۹۰: ۵۱) و عمق آب دریاچه، ۱٫۵ متر است (گلستانی، ۱۳۹۸). دولتآبادی عمق آن را ۳ متر دانسته است (دولتآبادی، ۱۳۸۷: ۵۶). حجم آب آن بین ۲ میلیون متر مکعب در خزان و ۲۰ میلیون متر مکعب در بهار در نوسان است (عظیمی، ۱۳۹۰: ۵۱). طی سالهای اخیر، در ایام تابستان آب «آب ایستاده» کاهش مییابد و بسیاری از نقاط آن به زمین سبزِ پر از علف تبدیل میشود.
به دلیل اهمیت اقتصادی، علمی، بیولوژیکی و تفریحی و وجود پرندگان و حیوانات کمیاب، حکومت افغانستان در سال ۱۳۵۳ خورشیدی این منطقه را «پارک ملی» اعلام کرد (عظیمی، ۱۳۹۱: ۲۴۸ تا ۲۵۰).
منابع تغذیهکنندۀ آب ایستاده، عمدتاً برف و باران و چشمههای مرتبط با آبهای سطحی است که بیشتر از کوههای غربی سرازیر میشود (مالستانی، ۱۳۹۸). آب آن طعم شور دارد اما با وجود این، محل تجمع پرندگان مختلف است. بیش از ۷۲ نوع پرنده در این محل زیست دارند (عارض، ۱۳۸۱: ۸۳). شکارچیان از مناطق مختلف به شمول پاکستان و عربستان برای شکار باز، مرغابی، کلنگ و آهو به این محل رفتوآمد داشتهاند (گلستانی، ۱۳۹۸). ظهیرالدین محمد بابر در یادداشتهای خود گفته است که در این محل ۲۰۰۰۰ فلامینگو وجود دارد (عظیمی، ۱۳۹۱: ۲۵۰). حیوانات دیگری چون موشخرما، سمسور، شغال، گرگ، روباه و آهو، نیز وجود دارد (گلستانی، ۱۳۹۸). در کوههای اطراف انواع پلنگ و خرس هم دیده شده است. غاز حسینی از جمله پرندگان مشهور این ساحه است (فصیحی، ۱۳۹۸).
از دیدگاه زمینشناسی، دشت ناور و دریاچۀ آن شایستۀ توجه است. تصور میرود که در دورۀ پلیستوسن (حدود ۲ میلیون سال پیش) از دوران چهارم زمینشناسی (کواترنری) فعالیتهای آتشفشانی (ر ک: Abdullah,Chmyriov, Stazhilo, Donov, Gannan, Rossovskiy, Kafarskiy and Malyarov, 2008) در قسمت جنوب و شرق منطقۀ فعلی دشت ناور کوهها و تپههای آتشفشانی سیاهرنگ و مرتفعی را ایجاد کرده که مسیر آبراههها و درهها را مسدود کرده و دریاچۀ بزرگی را تشکیل داده است. با فعالیتهای بیشتر آتشفشانها، خاکسترهای آتشفشانی دریاچه را پوشانده و دشت مرتفع ناور را به وجود آورده است. تجمع آب بعد از خاموشی آتشفشانها و ذوبشدن یخچالها مجدداً دریاچه یا دریاچهها را ساخته است. در نهایت در هزاران سال اخیر با گرمشدن زمین، آب دریاچه به تدریج تبخیر شده و باعث تشکیل نمکزارها و شورهزارها از خاکسترهای آتشفشانی شده است. در قرنهای اخیر بخشهای بزرگی از دریاچهها خشکیده و به صورت تالاب درآمده است. در سالهای اخیر زمینشناسانی از افغانستان و امریکا برای ارزیابی ذخایر احتمالی فلز لیتیم در رسوبات دشت ناور تحقیقاتی کردهاند، اما تا کنون نتایج قابل توجهی به دست نیامده است. چشمههای آب گرم متعددی در منطقه وجود دارد که با فعالیتهای آتشفشانی گذشته مرتبط است (مالستانی، ۱۳۹۸).
برخی بر این نظرند که فعالیت آتشفشانها به تنهایی نمیتواند سبب تشکیل دشت و مخصوصاً دریاچه شده باشد و باید عوامل دیگری مانند حرکت و جابهجایی در پوستۀ زمین و برخورد احتمالی شهابسنگ در این محل، در تشکیل آن دخیل باشد (مالستانی، ۱۳۹۸).
بعد از دورۀ یخچالی پلیستوسن و کمشدن فعالیتهای آتشفشانی در منطقۀ دشت ناور، کنارههای دریاچه یا تالاب ناور به تدریج به محل زیست انسانهای اولیه تبدیل شد. در کنارۀ شرقی و شمالی آن چندین اثر باستانی یافت شده است که قدمت آنها به دورۀ پارینهسنگی میرسد. بر اساس نظر باستانشناسان و انسانشناسان، دشت ناور یکی از جایهای کهنِ زیست انسانهای اولیه است. آثار قدیمی یافتشده در این محل به ۲۰۰ تا ۱۰۰ هزار سال پیش میرسد (مهدیزاده کابلی، ۱۳۹۰). ابزارهایی از قبیل ساطور، تبرهای اولیه، تیغههای ریز و خرد، سنگهای آتشفشانی و شیشهمانند در این منطقه زیاد پیدا شده است. این ابزارها همه متعلق به دورۀ پارینهسنگی زیرین و میانی شمرده میشوند. لویی دوپری در سال ۱۳۵۳ ش / ۱۹۷۴ م تحقیقاتی را در این ناحیه انجام داد. در نتیجۀ آن ابزارهای سنگی و ریگی به دست آمد که متعلق به دورۀ پارینهسنگی زیرین بودند. همچنین از محل «بابا درویش» سنگهای آتشزنه سیاه لوالوآز، سنگهای نوک تیز، انواع کنارهتراش متعلق به دورۀ پارینهسنگی میانی به دست آمده است (همان).
منابع: تیم مطالعاتی وتخنیکی طرح پلانهای استراتژیک انکشاف شهرها (Spd). (۱۳۹۳). «راپور پلان استراتژیک انکشاف شهر ناهور». کابل: وزارت امور شهرسازی؛ دولتآبادی، بصیراحمد. (۱۳۹۰). شناسنامۀ افغانستان. تهران: عرفان؛ دلجو، عباس. (۱۳۹۸). «یادداشت عباس دلجو بر مدخل آبایستاده». ارسالشده به دفتر دانشنامه. دلو ۱۳۹۸؛ عارض، غلامجیلانی. (۱۳۸۱). اطلس ولایات افغانستان. پشاور: ادارۀ کتابخانههای سیار اریک؛ عظیمی، محمدعظیم. (۱۳۹۰). بنیادهای جغرافیایی اقتصاد افغانستان. کابل: خراسان؛ عظیمی، محمدعظیم. (۱۳۹۱). جغرافیای ولایت غزنی. کابل: الهدی؛ فصیحی، محمدهاشم. (۱۳۹۸). مصاحبۀ حضوری محمودجعفری با محمدهاشم فصیحی (از قریۀ چراغ سنگ ناور و رئیس بنیاد جهاد). کابل. ۲۴ عقرب ۱۳۹۸؛ گلستانی، ناصر. (۱۳۹۸). مصاحبۀ حضوری محمودجعفری با ناصر گلستانی (نمایندۀ اتحادیه قریۀ واغ ناور). کابل. ۱۶ عقرب ۱۳۹۸؛ مالستانی، حسن. (۱۳۹۸). مصاحبۀ اینترنتی اسدالله شفایی با حسن مالستانی (کارشناس زمینشناسی). ۲۷ میزان ۱۳۹۸؛ ملتی، چمن. (۱۳۹۸). مصاحبۀ حضوری محمودجعفری با چمن ملتی (معاون اسبق ریاست زراعت ولایت غزنی). کابل. ۱۶ عقرب ۱۳۹۸؛ مهدیزاده کابلی، محمدرئوف. (۱۳۹۰). «دشت ناور» دانشنامۀ آریانا.بازیابی ۱۵ قوس ۱۳۹۸. www.database-aryana-encyclopaedia.com؛ نایل، حسین. (۱۳۸۱). ساختار طبیعی هزارهجات. کابل: سلسال.
Abdullah, Sh. Chmyriov, V.M. Stazhilo-Alekseev, K.F. Dronov, V.I. Gannan, P.J. Rossovskiy, L.N. Kafarskiy, A. K. and Malyarov, E. P. (2008). Geology and mineral resources of Afghanistan. volume 1. British Geological Survey Occasional Publication No.15. (24 December 2019). www. bgs.ac.uk
توضیح: مدخل او ایستاده را در چاپ نخست دانشنامه، علی جعفری نوشته بود. از ایشان تشکر میشود.