مرکز بامیان
مؤلف: حسنرضا فهیمی
جلد اول، ویراست دوم
مرکز ولایت بامیان است و به نام ولسوالی مرکز نیز یاد میشود. موقعیت آن از شرق به شیبَر، از غرب به یکهاُولَنگ، از شمال به سیغان و از جنوب به کوه بابا محدود میشود. این ولسوالی تقریباً در طول جغرافیایی بین ۶۷۴۴۰۶ تا ۶۷۵۴۲۸ درجۀ شرقی و عرض جغرافیایی بین ۳۴۴۷۲۳ تا ۳۴۵۱۱۰ درجۀ شمالی قرار دارد. ارتفاع آن از سطح دریا حدود ۲۵۵۰متر و مساحت آن ۱۹۰۰ کیلومتر مربع است.
فاصلۀ آن تا کابل از مسیر بهسود ۱۵۰ کیلومتر و از مسیر درۀ غوربند ۲۴۰ کیلومتر است. مرکز بامیان زمستان سرد و بهار و تابستان معتدل دارد و متوسط درجۀ حرارت فصلی آن بین ۱۰ – و ۲۰ + درجۀ سانتیگراد در نوسان است. بارندگی سالیانۀ آن بهطور متوسط ۲۵۳ میلیمتر است. این بارندگی بهصورت اوروگرافیک (کوهستانی و برف باری) و بادهایی از نوع کاتاباتیک (کوه و درهای) است. مرکز ولسوالی محل تلاقی بادهاست (عظیمی، ۱۳۹۱ (۲): ۸۲۸). جمعیت آن ۱۱۶۷۷۲ نفر است (وزارت احیا و انکشاف دهات، ۱۳۹۶).
آبدات تاریخی: مرکز بامیان با آثار باستانیاش شناخته میشود و از میان آنها هشت منطقۀ تاریخی در یونسکو ثبت شده است (تلاشها برای حفاظت و ترمیم آثار تاریخی بامیان، ۱۳۹۱: ۵). هزاران سُموج به اشکال مربع، مستطیل، و ششضلعی از آثار بودایی در مرکز شهر، حصار باستانی درۀ اژدر در دهانهٔ این دره و برج کافری در قسمت جنوب غربی مرکز بامیان موقعیت دارند. شهر سرخشک در درۀ شکاری در ۳۱ کیلومتری و زیارت کاوۀ آهنگر در ۸ کیلومتری مرکز است. مجسمۀ ایستادۀ ۱۰ متری در درۀ کَکرَک واقع شده است.
در سال ۱۳۰۹ ش هاکن فرانسوی کتابهای بودایی با انواع رسمالخط از جمله سانسکریت را کشف کرد (کهزاد، ۱۳۸۷: ۳۷۶) که اکنون در موزیم کابل نگهداری میشوند. هیوان تسنگ از مجسمهای ۳۰۰ متری خبر داده است (خاوری، ۱۳۹۶: ۲۲) و هنستن آن را در نیروانا (قبر) بیان کرده است (گودار، خانم گودار و هاکن، ۱۳۷۲: ۱۴۳). زمریالی طرزی، رئیس تیم باستانشناسی، تلاش کرد آن را بیابد اما موفق نشد. او زمینهای استملاکنشده را مانع این کار دانست (تعداد آثار تازه کشفشده به ریاست اطلاعات و فرهنگ سپرده شد، ۱۳۹۰: ۷). غار خواجه تابوت نیز تاکنون کشف نشده است. مجموعههای یاد شده برخی از آثار باستانی مرکز بامیان هستند.
آثار تاریخی بامیان مراحل متعددی از خرابیها را از سر گذرانده است. برخی از آثار بودایی را مسلمانان به فرماندهی یعقوب لیث صفاری تخریب و تاراج کردند (یزدانی، ۱۳۹۰: ۲۹). همچنین چنگیز آثار اسلامی را از بین برد. امیر عبدالرحمان ارگ شهر غُلغُلَه را ویران کرد و آن را مقر نظامی ساخت (نایل، ۱۳۷۲: ۴۱). نادر خان بهاتفاق همسرش با شلیک گلولۀ توپ قسمتی از مجسمههای بزرگ را ویران کرد (گودار و همکاران، ۱۳۷۲: ۵۸). در دورۀ جنگهای داخلی پس از کودتای ۱۳۵۷ ش بخشی از مجسمههای بزرگ ویران شد. نظامیان گروههای مخالف حکومت نیز به عنوان تفریح به سقف و دیوار آثار باستانی تیراندازی میکردند. حوادث طبیعی، از دیگر عوامل تخریب آبدات تاریخی است. بزرگترین تخریب را طالبان در سال ۱۳۷۹ ش انجام دادند که همان منفجر کردن بتهای بزرگ ۳۵ متری و ۵۳ متری بود. یونسکو اقدام طالبان را نسلکشی فرهنگی نامید (کیانی، ۱۳۹۵: ۷۱).
در این زمانها تلاشهای اندکی هم برای بازسازی آثار تاریخی صورت گرفته است. اماناللّه خان ترمیم مجدد مجسمههای بودا را با همکاری باستانشناسان هندی آغاز کرد و هوتل بامیان را برای جذب توریستها روی تپۀ مقابل بنا کرد (انصاری، ۱۳۹۴: ۱۰۷۳). داوود خان نیز برای حفاظت از مجسمهها و آثار تاریخی و مراکز توریستی اقداماتی انجام داد، اما هیچیک به سرانجام نرسید.
طوایف بامیان: در مرکز بامیان طوایف متعدد هزاره وجود دارند که برخی عبارتاند از: زیبَدَل، زیلَغار، زیمحمود، دایکَلُو، جُولا و گَدِی که در شهر بامیان سکونت دارند. طوایف دیگری نیز وجود دارد که در درههای فولادی، دُوکانی و شهیدان ساکناند و برخی عبارتاند از: پیرَهبای، میربابَه بیگ، شاکَرَم، مِیرِی، نِیکَه، باتور، تول نَبات، جارُو، دولتبیگ، غَیور، خدایار، علییار، طَهماس، محمدبیگ و خداداد (غرجستانی، ۱۹۸۹: ۱۶۶).
قریهها: مرکز بامیان قریههای متعددی دارد. برخی تعداد آنها را ۱۶۲ قریه نوشتهاند (عظیمی (۳)، ۱۳۹۱: ۱۱۰)، اما آمار رسمی، تعداد آن را ۱۰۸ قریه و دارای ۱۹۴۶۲ خانوار بیان کرده است (وزارت احیا و انکشاف دهات، ۱۳۹۶). این قریهها به لحاظ اداری به چهار کوت (بخش) تقسیم میشود. کوت شیدان/ شهیدان شامل ۶۶ قریۀ بزرگ و کوچک در غرب و کوت فولادی در جنوب غربی آن قرار دارد. اکثر نفوس در همین درهها سکونت دارند. کوت سادات شامل بامسرای، کتوای، زردسنگ، پس خاک، رباط، خولنکاش، ذُمجوی، جوکار، دوآب چبدره، چبدره و خشکک میشود و کوت مرکز، قریههای اطراف مرکز مانند سیدآباد، حیدرآباد، درۀ سُومارَه، فاطمَسْتی، لالهخیل، جگرهخیل، مُلایان، تُوپْچِی، تی بُوتی، دُوکانی، سُرخدَر، سُرخقول، شَشپُل، زَرگران، میرهاشم / گوروانا، دشت عیسی خان، سرآسیاب، دشت بُرسونه، ترناوه، فقیران، تولواره / غریبآباد، جَوزای، ارگاش و آهنگران را شامل میشود (حیدری، ۱۳۹۱، ج ۳: ۳۹؛ برهانی، ۱۳۹۸).
بازار بامیان: شهر بامیان در طول تاریخ تحولات زیادی را تجربه کرده است. آبادانی آن از مدنیت میترایی شروع شده است (آریانپور، ۱۳۹۲: ۱۹) و تا صنعت و دیانت کوشانی را دربرمیگیرد. از قرن اول تا ششم میلادی اوج زیبایی و مدنیت این شهر است. قرار گرفتن آن در مسیر شمال به جنوب و جادۀ ابریشم از اهمیت آن حکایت دارد. استوپۀ بوداییان، شهر شاهی شیران، شهر ضحاک ساسانیان و شهر غلغلۀ غوریان، جابهجایی کانون شهر را نشان میدهند. این شهر بعد از حملۀ چنگیز به خاموشی فرورفت و هنوز رونق گذشتهاش را بازنیافته است.
بامیان در سال ۱۲۵۹ تا ۱۲۸۰ ش چند دکان و در سال ۱۳۱۳ ش بازار کوچکی داشت. مهمانسرای حکومتی نیز در همین سال در بامیان تأسیس شد. در ۱۳۱۶ ش تعداد دکانهای آن به ۲۱۸ رسید. از ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۲ ش دوباره از رونق افتاد. در سال ۱۳۵۲ ش طرح تأسیس شهر نو در سه منطقۀ آن مطرح شد. دشت عیسیخان، ساحۀ جنوب غربیِ جدار بزرگ و دامنۀ دره در سمت شرقی جدارِ بزرگ مشمول این طرح بود (عظیمی (۳)، ۱۳۹۱: ۱۴۳)، اما تحولات سیاسی و نظامی مانع اجرای آن شد.
این شهر در دهۀ ۱۳۶۰ ش یعنی زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق میدان جنگهای خونین بود (صفرزاده سمنگانی، ۱۳۷۳، ج ۱: ۱۰۱) و سرانجام در سال ۱۳۶۷ ش بهصورت نیمهویران به تصرف گروههای جهادی درآمد (صفرزاده سمنگانی، ۱۳۸۰، ج ۲: ۱۵۰).
در زمان تشکیل و استقرار حزب وحدت اسلامی افغانستان، مرکز شهر تغییر یافت. پیشاز این، در جلوی جدار بزرگ موقعیت داشت. ولی شهر نو معروف به بازار غلغله در سال ۱۳۷۵ ش با ۲۶۰۰ دکان، ۶ هوتل، ساختمان اداری، شهرداری و سینما کنار رودخانه و در شمال غربی شهر غلغله تأسیس شد.
این شهر بعد از تشکیل دولت موقت در سال ۱۳۸۰ ش دوباره مورد توجه قرار گرفت. در سال ۱۳۸۵ ش وزارت مسکن و شهرسازی سه طرح بزرگ را در دشت عیسیخان در مساحت ۴۰۰ هکتار زمین، برای جمعیت ۴۰۰۰۰ نفری در نظر گرفت که هدف آن انتقال ادارات دولتی، مراکز رهایشی و تجاری، مکاتب و فضای سبز به این منطقه بود. فقر مردم، وجود میدان هوایی و کمپ پی. آر. تی در ساحۀ طرح، اختصاص نیافتن بودجۀ کافی برای استملاک زمین از طرف دولت و خانههای مالکان زمین از عوامل اجرا نشدن برخی طرحها ذکر شده است (نجفی، ۱۳۹۳: ۴). البته علاوه بر ادارات دولتی، برخی مراکز تعلیمی و ورزشی و تعدادی زیاد مارکیت در دشت عیسیخان و سرآسیاب و اطراف میدان هوایی ساخته شده است (برهانی، ۱۳۹۸). بعد از آن، ماسترپلان بامیان مطرح شد. حدود توسعۀ شهر در این ماسترپلان از شرق تا محدودۀ ششپل، از غرب تا درۀ شهیدان، از جنوب تا انتهای درۀ خشکک و از شمال با حفظ آبدات تاریخی تا انتهای کوههای غندک را در برمیگیرد (انصاری، ۱۳۹۴: ۱۱۰۰).
شکست طرحهای عمرانی و کندی روند بازسازی موجب شد که در سال ۱۳۹۰ ش مردم و نهادهای مدنی، به عنوان اعتراض، در یک اقدام نمادین، یک پاره از سرک را در داخل شهر کاهگل کنند. همچنین نبود برق کافی باعث اعتراض صلح آمیز دیگر شد و سر انجام، میدانی در داخل شهر به نام «میدان اَلَکَین» نامگذاری شد.
در حال حاضر در شهر بامیان هشت شهرک رهایشی ساختهشده است (نجفی، ۱۳۹۳: ۳) و چهار شهرک دیگر نیز در مرحلۀ طرح قرار دارند. این شهرکها عبارتاند از شهرک صنعتی بامیان، شهرک دشت قشقه، شهرک دشت کاریز و شهرک اوچهگاه.
شهر بامیان بدون کارخانۀ صنعتی و فروشگاههای بزرگ تجاری است، اما خریدوفروش پر رونق است. در مجموع شش هوتل و دو شعبۀ بانکی (همان: ۸) و بر اساس اظهارات انجینیر خادمحسین فطرت، شاروال پیشین بامیان، ۲۵۰۰ دکان در بازار غلغله و تعداد ۷۵ مارکیت در فاز اول شهر جدید، در دشت عیسیخان ساخته شده است (برهانی، ۱۳۹۸). بیشتر جمعیت بامیان را هزارهها تشکیل میدهند. آنها به زبان فارسی و لهجۀ هزارگی صحبت میکنند. تعدادی تاجیک به نام «تولوارَه» و معدودی خانوار پشتون نیز در آن ساکناند. این شهر مهمترین مرکز فرهنگی، سیاسی و آموزشی هزارههاست. بامیان در سال ۲۰۱۵ م پایتخت فرهنگی سارک، جنوب آسیا و در سال ۱۳۹۴ ش با انتخاب سازمان علمی، فرهنگی و آموزش ملل متحد، در بین ۴۷ شهر عنوان «شهر خلاق جهان» را کسب کرده است (بامیان عضو شبکههای خلاق جهان شد، ۲۰۱۵).
حوادث شهر بامیان: شهر بامیان جایگاه حوادث زیادی را پشت گذاشته است. زائر چینی هیوان تسنگ در سال ۹ ق / ۶۳۰ م وارد بامیان شد و اطلاعات زیادی در سفرنامهاش ثبت کرد. در سال۱۳۶ ق / ۷۵۳ م شیر بامیان مسلمان شد (جاوید، ۱۳۹۵: ۲۲). یعقوب لیث صفاری در سال۲۵۶ ق به بامیان هجوم برد و برخی از آثار تاریخی آن را نابود کرد (فروغی ابری، ۱۳۹۱: ۱۷). در سال ۱۳۰۹ ق / ۱۸۹۲ م امیر عبدالرحمان به هزارهجات حمله کرد و شهر غلغله را مرکز فرماندهی خود ساخت. در سال ۱۳۵۷ ش حزب دموکراتیک خلق و در ۳۰ اسد ۱۳۶۷ ش مجاهدین بامیان را تصرف کردند (عرفانی، ۱۳۶۸: ۱۸۷). در ۲۵ سرطان ۱۳۶۸ ش حزب وحدت اسلامی در بامیان تشکیل شد (عرفانی، ۱۳۷۲: ۱۶۹).
نماز جمعۀ بامیان در ۱۸ سرطان ۱۳۷۵ ش در «مسجد جامع رهبر شهید» به امامت صادقی پروانی برگزار شد (خبرگزاری وحدت اسلامی، ۱۳۷۵: ۸). در اول سنبله ۱۳۷۵ ش در یک درگیری میانگروهی، محافظان کریم خلیلی قومندان شفیع را به قتل رساندند (گروپهای خودسر قوماندان شفیع و سید سرور خلع سلاح گردیدند، ۱۳۷۵: ۸). در بهار همین سال «حوزۀ علمیۀ رهبر شهید» تأسیس شد. در ۵ اسد ۱۳۷۶ ش کمیتۀ زنان حزب وحدت در بامیان افتتاح شد (افتتاح کمیته زنان حزب وحدت اسلامی در بامیان، ۱۳۷۶: ۱). در سیاُم اسد همین سال در یک سانحۀ هوایی در فرودگاه بامیان شانزده تن از جمله عبدالرحیم غفورزی نخستوزیر دولت، سید محمد سجادی عضو شورای نظارت حزب وحدت، عبدالحسین مقصودی عضو شورای مرکزی حزب وحدت و سید یزدانشاه هاشمی فرمانده قول اردوی حزب وحدت کشته شدند (در سانحۀ غمانگیز هوایی بامیان، ۱۳۷۶: ۱).
بامیان از ۱۳۷۴ ش تا ۱۳۷۷ ش بارها مورد هجوم سنگین دولت برهانالدین ربانی و طالبان قرار گرفت و چندین بار طالبان آن را بمباران کردند. طالبان بار اول در 22 سنبله 1377 ش پس از عقبنشینی نیروهای حزب وحدت اسلامی بر مرکز بامیان تسلط یافتند و در قریۀ سرآسیاب در یک روز، 80 نفر غیر نظامی را در حالی که مشغول دفن اجساد کشتهشدگان بودند، به گلوله بستند (متقی، ۱۳۸۰: ۱۳۷) همچنین در شهیدان حدود 40 تا 50 نفر، در درۀ سادات و فولادی، از هر قریه 10 تا 20 نفر کشتند و برخی را سر بریدند و تمامی اموال تجاری، دکانها، حیوانات و موترهای مردم را در این ساحات و مرکز غارت کردند (برهانی، 1378: 15 و16). طالبان برای دومین بار در 19 ثور سال 1378 ش به بامیان حمله کردند در این زمان نیروهای حزب وحدت شهر بامیان را در تصرف خود داشتند. با شکست حزب وحدت و تسلط طالبان بر شهر بامیان، 800 نفر از مردم که بیشترشان از مردم فولادی بودند، اسیر شدند و تمام خانهها در قریههای مرکز بامیان، شهیدان، فولادی و درۀ سادات به آتش کشیده شد و رهبر طالبان خود به آتشزدن 200 خانه اعتراف کرد. با این جنگ موج دوم مهاجرت مردم از مرکز بامیان اتفاق افتاد. مهاجرت در حالی صورت گرفت که کوههای اطراف پر از برف بود و تعدادی زیادی از پیرمردان، زنان و کودکان در اثر سرما و یخبندان از بین رفتند و گورستان بزرگی از آنها در دامنۀ کوه بابا و کوتل سیاهریگ ایجاد شد (همان: 19). قریههای مرکز بامیان به کلی خالی از سکنه شد و اهالی آن به ایران، پاکستان و سایر ولایات افغانستان مهاجر شدند. در ۲۱ حوت ۱۳۷۹ ش مجسمههای بامیان به دست طالبان تخریب شد (کیانی، ۱۳۹۵: ۷۱).
کوه و کوتل: مرکز بامیان کوهها، کوتلها، تپهها و مناظر طبیعی بسیاری دارد. کوتل شیبر در شرق و کوتل آجَهگَک در جنوب شرق آن قرار دارد. کوتل اغربات در ۲۰ کیلومتری شمال غرب آن و حد فاصل این ولسوالی با سیغان است. این کوتل دو بار بهعنوان سنگر دفاعی هزارهها استفاده شد که نخست در زمان حملۀ غلامحیدر خان چرخی، سپهسالار امیر عبدالرحمان به هزارهجات بود و بار دوم آن در زمان هجوم طالبان از شمال به مرکز بامیان.
کوه هندوکش در شمال و کوه بابا در جنوب بامیان قرار دارد. جدار مجسمههای بزرگ در نهایت به هندوکش متصل میشود. قلههای بابا در تمام فصول سال پر از برف است. شاهفولادی با ۵۱۴۰ تا ۵۱۹۱ متر ارتفاع، بلندترین قلۀ این سلسلهکوه (نایل، ۱۳۹۵: ۷۱) در سال ۱۳۹۱ ش در لیست ساحات حفاظتشدۀ سازمان ملل متحد قرار گرفت. در این کوهها تعدادی حیوانات وحشی زندگی میکنند، مثل گوسفند یورال، گوزن باختَری، غَژگاو، تَبَرغان و آهو (عظیمی (۲)، ۱۳۹۱: ۸۳۵).
مرکز بامیان محل تلاقی چند رودخانۀ کوچک است. رودخانۀ شهیدان از غرب و رودخانۀ درههای کَکْرَک و فولادی از جنوب در مرکز شهر به یکدیگر متصل میشوند. این رود در شهر ضحاک به رودخانۀ کالو میپیوندد، سپس به سمت شرق جریان مییابد و در نهایت به رودخانۀ دوآب و میخزرین میرسد. در دوراهی دوشی _ خِنجان، آب سالنگ جنوبی به این رودخانه متصل میشود و رود پلخُمری را تشکیل میدهد (عظیمی (۳)، ۱۳۹۱: ۵۶).
معدن: معادن مرکز بامیان هنوز استخراج نشده است. شاهفولادی انواع سنگهای گرانیتی، آتشفشانی و نفوذی دارد (انصاری، ۱۳۹۴: ۱۰۸۲). معدن آهن آجهگک بیش از دو میلیارد تن ذخیرۀ آهن دارد. چشمۀ آب گرم درۀ کالو در مسیر کوتل آجهگک، مخلوطی از گوگرد، فسفر و آهک است (عظیمی (۳)، ۱۳۹۱: ۲۱۷). علاوه بر اینها وجود عناصر و موادی مانند منگنز، نیکل، کوبالت، نقره و فیروزه نیز گزارش شده است. معدن لعل در نزدیکی اَغربات، لاجورد در انتهای درۀ دوکانی و فولادی و انواع رنگهای سرخ، آبی و روغنی در فاطمَسْتی و سومارَه از دیگر معادن مرکز بامیاناند.
گردشگری: مناظر طبیعی و آبدات تاریخی، این مرکز بامیان را به یکی از مراکز مهم گردشگری تبدیل کرده است. از سال ۱۳۳۹ ش توجه گردشگران بیشتر به این منطقه جلب شد و در زمان داوود خان بیشتر شد. در سال ۱۳۹۳ ش بهطور میانگین تعداد توریستهای داخلی ۴۰۰۰ نفر و خارجی ۶۰۰ نفر بوده است. درآمد سالانۀ بازدید از آثار تاریخی مبلغ ۳۷۱۶۴۰ افغانی ثبت شده است. با وجود این، ۷۵ درصد مردم بامیان در فقر به سر میبرند و تعداد قابلتوجهی از آنان در سموجها زندگی میکنند (نجفی، ۱۳۹۳: ۸).
امکانات: مرکز بامیان بدون آب، گاز و برق صنعتی است. بازار، ادارات دولتی و چهار و پنج قریۀ محدود از برق آفتابی استفاده میکنند. طرح عبور لین برق توتاپ از مرکز بامیان به سمت جنوب در زمان دولت حامد کرزی به تصویب رسید، اما در زمان دولت محمداشرف غنی مسیر آن تغییر داده شد. مردم در شهر کابل دست به اعتراض مدنی و مسالمتآمیز زدند. این اعتراض به نام «جنبش روشنایی» شهرت یافت. این حرکت با عملیات انتحاری سرکوب شد. بند توپچی در آهنگران با ظرفیت ۷۵۰ کیلووات برق که تهداب آن در زمان داوود خان گذاشته شده بود، هنوز اجرایی نشده است (عظیمی (۳)، ۱۳۹۱: ۱۸۹). آب آشامیدنی از دیگر معضلات این ولسوالی است. فاضلاب بازار، رودخانۀ داخل شهر را کاملاً آلوده کرده است. در برخی نقاط شهر و قریهها برخی مؤسسات چاههای آب آشامیدنی ایجاد کردهاند.
حملونقل در بامیان رو به رشد است، اما هنوز امکانات آن بسیار محدود است. تأسیس فرودگاه آن با باندی به طول ۱۴۵۰ متر و عرض ۴۵ متر در سال ۱۳۴۵ ش آغاز شد و در سال ۱۳۴۸ ش بهصورت خاکی و باند ریگی ساخته شد (عظیمی (۳)، ۱۳۹۱: ۲۴۰) و در سال ۱۳۹۶ ش با ترمینال مسافری و در حد درجه دو به بهرهبرداری رسید.
این فرودگاه برای پروازهای داخلی و هواپیماهای کوچک قابلیت دارد. اکنون هواپیماهای شرکت هوایی افق، ملل متحد، سفارت امریکا و پکتیک از آن استفاده میکنند (نجفی، ۱۳۹۳: ۹). فرودگاه دیگر در منطقۀ «شیبرتو» قرار دارد. این فرودگاه را حزب وحدت اسلامی افغانستان ساخت و اکنون به حالت متروک درآمده است. جادههای عمومی منتهی به مرکز بامیان قیرریزی شده است. این جاده، بامیان را از شرق به بهسود و شیبر، از غرب به یکهاُولَنگ و سیغان وصل میکند. جادۀ متصل به سیغان پیش از این به نام «راه کلان» معروف بود (کهزاد، ۱۳۳۴: ۴۳).
رسانهها: در مرکز بامیان سه نشریه فعالیت دارد. سیمای بامیان زیر نظر ریاست اطلاعات و فرهنگ، شبده امید با مسئولیت محمدعلی فیاض و هفتهنامۀ هویت ما با مسئولیت محمداسحاق منتشر میشود. چندین نشریه نیز به جهت نبود امکانات فنی و مالی از چاپ بازمانده است. سه رادیوی محلی به نام «رادیو صدای بامیان» «رادیو پیوند»، و «رادیو بامیان» نشرات دارند. ایستگاه نشراتی تلویزیون ملی با مسئولیت رادیو تلویزیون ملی نیز فعال است (نجفی، ۱۳۹۳: ۷). ماهنامۀ بامیان نشریۀ حزب وحدت در قم چاپ و منتشر میشد و بعد در زمان دولت کرزی چند شمارۀ آن در بامیان چاپ شد. همچنین هفتهنامۀ سیمای خرد از نمایندگی بنیاد اندیشه، با مسئولیت حسنرضا خاوری چاپ و منتشر میشود (برهانی، ۱۳۹۸). نشریۀ پاراپامیزوس با مدیر مسئولی اسحاق جویا و متعلق به انجمن اجتماعی پاراپامیزوس است.
مراکز صحی بامیان اندکاند. یک شفاخانۀ ولایتی، یک کلینک جامع، دو مرکز صحی اساسی، هفت مرکز صحی فرعی، یک آشیانۀ صحی، دو مرکز تداوی معتادان و یک کلینیک دندان در مرکز ولسوالی فعالیت دارند. تعدادی مرکز صحی در قریهها نیز مشغول به کارند. شفاخانۀ ۲۰۰ بستر بامیان با هزینۀ بنیاد آقا خان ساخته شد و آن را زهرا آقاخان و سرور دانش (معاون دوم ریاست جمهوری) افتتاح کردند و شفاخانۀ دشت عیسی خان با هزینۀ دولت ایران قرار است ساخته و تکمیل شود.
در مرکز بامیان ۱۶ فدراسیون ورزشی فعالیت دارند. انواع ورزشهای میدانی و رزمی ثبت فدراسیون ورزش شدهاند. اسکیبازی از سال ۱۳۸۷ ش در دامنههای کوه بابا رواج یافته است. اسکیبازان خارجی، این منطقه را مناسبترین نقطهٔ افغانستان برای اسکی توصیف کردهاند (انصاری، ۱۳۹۴: ۱۱۱۱).
معارف: معارف مرکز بامیان معضلات زیادی دارد. دوری مکاتب، کمبود امکانات درسی، نبود معلمان مسلکی و عدم توازن در بودجۀ معارف، برخی از این معضلاتاند. هر چند مکاتب آن بهلحاظ کمّی از سال۱۳۸۰ ش در حال رشد بودهاند، با وجود این کافی نیستند. هنوز بسیاری از مکاتب ساختمان و لابراتوار ندارند و دانشآموزان در فضای آزاد درس میخوانند. نیمی از مکاتب با کمبود کتاب مواجهاند.
آمار مکاتب مرکز بامیان در سال ۱۳۹۶ ش ۲۴ لیسه، ۲۳ متوسطه و ۸ ابتداییه ثبت شده است (ریاست معارف ولایت بامیان، ۱۳۹۶). دو مهد کودک دولتی و یک خصوصی در آن مشغول به کار است (نجفی، ۱۳۹۳: ۶).
دانشگاه بامیان: در بامیان یک دانشگاه دولتی وجود دارد. این دانشگاه در سال ۱۳۷۵ ش / ۱۹۹۶ م در زمان حزب وحدت اسلامی با دانشکدههای پزشکی، ادبیات، زراعت و ساینس تأسیس شد و تا سال ۱۳۷۷ ش به کار خود ادامه داد. در این مدت حدود ۵۰۰ دانشجو داشت و ریاست آن را تا سال ۱۳۷۶ ش محمدکاظم تورا به عهده داشت. دانشگاه در زمان طالبان از فعالیت بازماند و در سال۱۳۸۲ ش با راهاندازی دانشکدههای تعلیم و تربیت و زراعت و تعداد ۲۰۰ دانشجو دوباره به کار شروع کرد. در سال ۱۳۹۵ ش دانشکدۀ شرعیات نیز فعال شد. این دانشگاه بدون کتابخانۀ جامع، سیستم گرمایشی و ساختمان مدرن است. ازاینرو یکی از دانشگاههای فقیر جهان و حتی افغانستان به شمار میرود (بهمنی قاجار، ۱۳۹۱: ۹۲). ریاست و سرپرستی این دانشگاه از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۸ ش به ترتیب محمدسرور مولایی، علییاور سیرت، عارف یوسفی، عبدالحمید آدینه، معصومه خاوری و عبدالعزیز محبی بودند.
مرکز بامیان چند انستیتیوت، یک دارالعلوم، یک تربیت معلم و چند مؤسسۀ تحصیلات عالی خصوصی و چند مدرسۀ علوم دینی دارد که میتوان به مؤسسه تحصیلات عالی بامیکا، مدرسۀ مهدیه فولادی، مرکز فرهنگی تحقیقاتی «حوزۀ علمیه و مجتمع فرهنگی تحقیقاتی امام صادق»، مدرسه «محمدیه شهیدان»، مدرسۀ«مهدیه قرغنهتو» و مدرسۀ تربیت مدرس اشاره کرد (جعفری، ۱۳۹۶؛ برهانی، ۱۳۹۸). کتابخانۀ حضرت قائم در مرکز شهر و کتابخانۀ لنکن در دانشگاه بامیان واقع شدهاند. مسجدهای تیبوتی، تولواره و فولادی از مساجد بزرگ مرکز بامیان است. مسجد جامع «رهبر شهید» با گنجایش بیش از ۵۰۰ نمازگزار، بزرگترین مسجد شهر بامیان است. زیارتگاه میرهاشم دیوبندی و سید علی یخسوز در جلو جدار بزرگ و زیارتگاه خواجه خضر و بابای ولی در درۀ سوماره قرار دارند (خاوری، ۱۳۹۶: ۱۲۳). مقبرۀ سید لملم از فرماندهان مجاهدین نیز در جلو جدار بزرگ است. مرکز بامیان هر ساله شاهد جشنوارههای فرهنگی است. «جشنوارۀ فرهنگی سارک» در ۱۳۹۴ ش، «جشنوارۀ دَمبورَه» و «جشنواره گُل کَچالو» برای ساماندهی این محصول در ۱۳۹۶ ش برگزار شد. «جشنوارۀ راه ابریشم» نیز چند بار برگزارشده است. در این جشنوارهها زنان بامیان فرصت یافتهاند تا صنایع دستیشان را معرفی کنند و هنرمندان نیز هنرهای بومی را به نمایش بگذارند.
چهرههای علمی و اجتماعی: از بامیان شخصیتهای بانفوذی برخاستهاند که عبارت است از: غلامعلی محمدی بامیانی، موسی عالمی بامیانی، عبدالحسین رضوانی، عبدالطالب زکی، آخوند شهیدانی، سید صادق علوی بامیانی، محمدسجاد محسنی، غضنفرشاه عالمی، محمدحسین خان شهیدانی (معروف به حاجی وکیل)، محمدابراهیم محسنی، ناصر خان شهیدانی، محمدآصف مبلغ، محمدحسین فهیمی، محمدظاهر زکی، محمدامیر محقق، عبدالله انصاری، فاضل مدقق، آخوند عاشورک، محمدیاسین احمدی، نعمتالله صادقی، نصرالله واعظی، محمدعظیم احمدی شهیدانی، احمدرضا فاضلی، غلامحسین مبلغ، محمدابراهیم زکی، محمدعلم ضیا، میر ناصر بیگ شهیدانی، عبدالرحمان شهیدانی، حسینداد خلیلی، قیس خان وکیلی، محمداسحق یزدانی، عبدالرحمان شهیدانی، سید عادل کاظمی، سید علیجان عباسی، قومندان ذلیق، ابوالحسن فاضلی، ناظرحسین واحدی، عبدالرحمان مبلغ و محمدصادق ابراهیمی.
منابع: «افتتاح کمیتۀ زنان حزب وحدت اسلامی در بامیان». (۱۳۷۶). در هفتهنامۀ وحدت. سال هفتم. شمارۀ ۲۱۵. پنجشنبه ۹ اسد. ص ۱؛ «بامیان عضو شبکههای خلاق جهان شد». (۲۰۱۵). اطلاعات روز. بازیابی ۱۵ قوس ۱۳۹۸؛ «تعداد آثار تازه کشفشده به ریاست اطلاعات و فرهنگ سپرده شد». (۱۳۹۰). در سیمای بامیان. شمارۀ ۳۱. ص۷؛ «تلاشها برای حفاظت و ترمیم آثار تاریخی بامیان سیمای بامیان». (۱۳۹۱). در سیمای بامیان. شمارۀ ۳۵. ص۵؛ «در سانحهٔ غمانگیز هوایی بامیان». (۱۳۷۶). در هفتهنامۀ وحدت. شمارۀ ۲۱۹. پنجشنبه ۶ سنبله. ص ۱؛ «گروپهای خودسر قوماندان شفیع و سیدسرور خلع سلاح گردیدند». (۱۳۷۵). در هفتهنامۀ وحدت. شماره ۱۶۸. پنجشنبه ۸ سنبله. ص ۸؛ آریانپور، م. ع. (۱۳۹۲). بامیان خاستگاه هزارهها. کابل: عارف؛ انصاری، سلطان محمد. (۱۳۹۴). جغرافیای عمومی ولایات افغانستان. کابل: سرور سعادت؛ برهانی، عبدالعلیم. (۱۳۹۸). «یادداشتهای عبدالعلیم برهانی دربارۀ مدخل بامیان». قوس ۱۳۹۸؛ برهانی، عبدالعلیم. (1378). «گزارش مستند از یک سال قتل، کشتار و جنایت طالبان در بامیان». ماهنامۀ بامیان. ش 8. سال دوم. سنبله 1378؛ بهمنی قاجار، محمدعلی. (۱۳۹۱). جایگاه سیاسی و اجتماعی شیعیان در افغانستان. تهران: مؤسسۀ مطالعات اندیشهسازان نور؛ جاوید، عبدالاحمد. (۱۳۹۵). بامیان در باستان و داستان. کابل: امیری؛ جعفری، علیحسین. (۱۳۹۶). مصاحبۀ حضوری حسنرضا فهیمی با علیحسین جعفری. مشهد. ۱۱ قوس ۱۳۹۶؛ حیدری، گلشاد. (۱۳۹۱). بامیان در دو سدۀ اخیر. جلد ۳. کابل: مرکز فرهنگی و اجتماعی سلام؛ خاوری، جواد. (۱۳۹۶). شگفتیهای بامیان واقعیت و افسانه. تهران: عرفان؛ خبرگزاری حزب وحدت اسلامی. (۱۳۷۵). «برگزاری اولین نماز عبادی سیاسی جمعه در شهر باستانی بامیان به امامت آیتاللّه پروانی». در هفتهنامۀ وحدت. شماره ۱۶۴. پنجشنبه ۲۷ سرطان. ص ۸؛ ریاست معارف ولایت بامیان. (۱۳۹۶). «جدول توحیدی مراکز تعلیمی ریاست معارف بامیان». کابل: وزارت معارف؛ صفرزاده سمنگانی، محمدحسین. (۱۳۷۳). سالهای جهاد در افغانستان. جلد ۱. قم: مؤلف؛ صفرزاده سمنگانی، محمدحسین. (۱۳۸۰). سالهای جهاد در افغانستان. جلد ۲. قم: مؤلف؛ عرفانی، قربانعلی. (۱۳۶۸). تحولات سیاسی _ اجتماعی بامیان. بیجا: بینا؛ عرفانی، قربانعلی. (۱۳۷۲). حزب وحدت اسلامی افغانستان از کنگره تا کنگره. قم: سراج؛ عظیمی (۱)، محمدعظیم. (۱۳۹۱). اکوتوریسم در افغانستان. کابل: سراج و صبح امید؛ عظیمی (۲)، محمدعظیم. (۱۳۹۱). جغرافیای توریستی افغانستان. کابل: خراسان؛ عظیمی (۳)، محمدعظیم. (۱۳۹۱). جغرافیای ولایت بامیان. کابل: الهدی؛ غرجستانی، محمدعیسی. (۱۹۸۹). تاریخ هزاره و هزارستان. کویته: شورای فرهنگی اسلامی افغانستان؛ فروغی ابری، اصغر. (۱۳۹۱). تاریخ غوریان. تهران: سمت؛ کهزاد، احمدعلی. (۱۳۳۴). راهنمای بامیان. کابل: انجمن تاریخ افغانستان؛ کهزاد، احمدعلی. (۱۳۸۷). افغانستان در پرتو تاریخ. کابل: دانش خپرندویه تولنه؛ کیانی، فاضل. (۱۳۹۵). تاریخ و تمدن بامیان. کابل: امیری؛ گودار، خانم گودار و هاکن. (۱۳۷۲). آثار عتیقۀ بامیان. ترجمۀ احمدعلی خان. قم: اسماعیلیان؛ متقی، محمدنبی. (۱۳۸۰). اسناد قتلعام هزارهها در افغانستان. بیجا: بینا؛ نایل، حسین. (۱۳۷۲). سایهروشنهایی از وضع جامعۀ هزاره. قم: اسماعیلیان؛ نایل، حسین. (۱۳۹۵). ساختار طبیعی هزارهجات. چاپ دوم. کابل: بنیاد اندیشه؛ نجفی، محمدعلی. (۱۳۹۳). «گزارش بررسی وضعیت مراکز ولایات افغانستان». رئیس خدمات سکتوری و تخنیکی ولایت بامیان. ۱۷ قوس ۱۳۹۳؛ وزارت احیا و انکشاف دهات. (۱۳۹۶). «لیست پروژههای در حال اجرا و تکمیلشدۀ ولایت بامیان از بابت سال ۱۳۸۰ الی ۱۳۹۶». کابل؛ یزدانی، کاظم. (۱۳۹۰). بامیان سرزمین شگفتیها. چاپ دوم. کابل: گلستان اندیشه.
1 دیدگاه
حسن مالستانی
با درود،
این مقاله هرچند اطلاعات خوب اما پراکنده ای دارد ولی متاسفانه از دقت و جامعیت شایسته بامیان برخور دار نیست و بهتر است باز نویسی و اصلاح گردد. اغلب منابع آن ضعیف و غیر دقیق اند مثل کتابهای آقای عظیمی، انصاری و کتاب آثار عتیقه بامیان که این یکی بسیار کهنه و و ترجمه نا دقیق دارد.
بهر حال این موارد مهم اند:
– در مورد دانشگاه بامیان مطلب بسیار ناقص است و مثلا بسیاری از دانشکده های آن نامبرده نشده و نام رئیسان اشتباه یا از قلم مانده است که روح مرحوم دکتر کاظم تور و پوهندوی محمد عارف یوسفی که دودوره ریس بودند شاد باشد. در مورد تعداد هزاران محصل و صدها استاد و کارمندانش هم کاملا ساکت است. ساختمانها مهم مثل لیلیه ها و خوابگاه ها و کتابخانه مشهور به خانه علم دانشگاه بامیان فراموش شده اما تنها از یک دفتر آموزشی موقت به نام لنکن یاد شده است. همچنین نشریه و جورنال علمی دانشگاه که باز به نام بامیان است اصلا معرفی نشده است.
– به سیستم برق آفتابی کوچک اما پیشرفته و غیر متمرکز بامیان که اولین از نوع خود در افغانستان است، هم اصلا اشاره نشده و به جای ذکر داشته ها بیشتر به شکل انتقادی و کمبودها اشاره شده است. همچنین به حضور نیروهای تیم بازسازی ولایتی یا پی آر تی نیوزیلند در بامیان اصلا اشاره نشده که اغلب پروژه های بازسازی و نوسازی مثل همین برق آفتابی، پروژه اکو توریسم، بیشتر ساختمانهای اداری شهر نو و برخی ساختمان های دانشگاه و تربیه معلم بامیان کار آنهاست.
– نام برخی از مناطق مهم بامیان ذکر نشده، هم مناطق شهری مانند شهرک کارته صلح یا ملاغلام، شهرک دره اژدر، شهرک بابا، زرگران و جگره خیل، داودی، نوآباد…دره ها و مناطق اطراف بامیان هم به درستی معرفی نشده است مثل دره بزرگ و مهم فولادی، دره کمتی، دره دکانی (و نه دوکانی)، دره گلستان، شیبرتو، قرغنه تو….و نام برخی قریه های ذکر شده هم غلط ثبت شده مثل قریه جوزری که جوزای آمده و قریه مشهور آقرباط که اغربات نوشته شده اند که نشانه تاثیر لهجه ایرانی در خلط ق به غ است و در جاهای دیگر کتاب هم رخداده و یا ویراستاران با کلمات ترکی نا آشنا یا با آن مشکل دارند.
-نام اقوام و قبایل بامیان که ذکر شده هم دقیق نیست و بسیاری از مکانها و حوادث تاریخی بامیان ذکر نشده است مثلا قلعه علی مغول که در آنجا میریزدانبخش به قتل رسیده است. لیست افراد هم ناقص است و صرفا به افرادی که زاده همینجاست اشاره شده و افراد مشهور و خدمت گزاران بامیانی و غیر بامیانی با تعص خاصی نام برده نشده. مثلا از شهید جواد ضحاک که رئیس شورای ولایتی انتخابی بامیان بود و فعالیتهای مشهوری چون کاه گل کردن سرک را انجام داد.. از والیان بامیان حتی بامیانیهایی چون علیار، جنرال وحدت، سید انور علا رحمتی و غیرنظامیان هایی چون طاهر زهیر و مخصوصا خانم داکتر سرابی که دوره طولانی ولایت داشت و بیشتر کارهای انجام شده در بامیان همچون ساخت شهر نوبامیان کار اوست به عنوان اولین والی زن در طول تاریخ افغانستان حیف است که اقلا نامی برده نشود….
– گاهی نویسنده از محدوده مرکز بامیان که واحد اداری مرکزی است و نه ولسوالی (چون نه اداره ولسوالی دارد و نه ولسوال) هم خارج شده که مشکلات بیشتری بوجود آورده مثلا در ادامه دره بامیان وارد دره شکاری شده و قلعه یا شهر سرخوشک را به صورت سرخشک نوشته و بعد به رود دوآب میخ زرین رسیده و در دوآب دوشی در بغلان به اشتباه نوشته است که آب رود بامیان با آب سالنگ جنوبی یکجا می شود. اول اینکه سالنگ شمالی است و نه جنوبی زیرا کل بامیان و این مناطق جز شمال هندوکش و آبریز سمت شمال و آمودریا است. دوم اینکه رود بامیان در دوشی با آب رود اندراب یکجا می شود. همچنین کوتل شیبر و آجه گک خارج از مرکز بامیان و در ولسوالی شیبر قرار دارد. همچنین فعلا نام رسمی و مورد استفاده “حاجیگک” است که حداقل باید ذکر می شد. کوتل آقرباط هم نادرست ثبت شده و کوتل های مشهور بامیان مثل سیاه ریگ و سوخته اصلا ذکر نشده است.
– در مورد آثار باستانی و به اصطلاح آبدات تاریخی بامیان هم بسیار کوتاه و ناقص نوشته است که خالی از اشتباه نیست. به شهر غلغله و شهر ضحاک به درستی پرداخته نشده و گاهی از آنها به نامهای دیگر یاد شده است. در مورد آثار بودایی و مجسمه های بودا هم اطلاعات درستی در مورد منشا و تاریخ آن بدست نمی دهد. کلمه “قبر” در مورد نیروانا بی ربط و سوال بر انگیز است و از مجسمه ها همیشه با کلمه مجهول “جدار” نام برده شده است. غار خواجه اگر تاکنون کشف نشده چگونه نویسنده از وجود آن باخبر شده است؟
بند توپچی همانطور که از نامش پیداست در آهنگران نیست!
در مورد منابع طبیعی و کوه ها هم اطلاعات غیر دقیق ثبت شده مانند ارتفاع قله شاه فولادی که هردو رقم درست نیست و اکثر معادن ذکر شده مثل آهن حاجیگک خارج از مرکز بامیان است.
در آقربات لعل نه بلکه عقیق است و در دکانی لاجورد نه که درکوهی یا کواترز است. به جای چشمه آبگرم کالو بهتربود به چشمه های توپچی، دهانه آهنگران، اژدر بامیان، خوجه علی و شهیدان اشاره می شد که پدیده های جالبی هستند. همچنین گفته شده است که در فاطمستی (که شکل این نام هم محل تردید است؟) انواع رنگها وجود دارد که حتمن منظور نویسنده خاکها و سنگهای رنگارنگ این منطقه است.
….کاش قبل از چاپ نویسنده محترم این نوشته را با تعدادی از بامیانیها شریک میکرد و کاش مدیران این مقاله را نیز، مثل مقاله ولایت بامیان، جهت ارزیابی به نزد من روان می کردند.
از مجموع چندین مقاله بامیان، مقاله ولایت بامیان خوبتر و جامع تر است ولی باز هم مشکل غلبه دید ایران محوری و مشکلات نگارشی و ویرایشی دارد.
لطفا در مقاله ولایت بامیان موارد زیر را تصحیح کنید:
– آب رود بند امیر و یکاولنگ مستقیم وارد و لسوالی بلخاب ولایت سرپل می شود و وارد دره کاشان یا کاشو نمی شود. کاشو هم جز ولسوالی کوهستانات است نه بلخاب که ولسوالی است و نه ولایت. اصلا این موارد خارج از موضوع مقاله است.
اغلاط ویرایشی:
ع از اول نام آقای عطایی رئیس زراعت بامیان افتاده و شده طایی و مرحوم استاد دکتر زمریالی طرزی شده است “مریالی” و کلیگان تبدیل شده به کیلگان!
در شگفتم که چرا چنین اشتباهات فاحشی باید رخ دهد؟
بسیاری از اصلاحات و پیشنهادات من در این مقاله لحاظ نشده و اگر ذکر شده با تغییر و جابجایی است ویا اینکه افزوده های من درست ارجاع داده نشده است..
از همه مهمتر، دیدگاه ایران محور آقای شاری و کیانی بسیار بطور غلیظ مطرح شده است، منشا شرقی و بودایی آثار باستانی بامیان با تخفیف مطرح شده و هویت ترکی مغولی آثار تاریخی بامیان نادیده گرفته است. با همه اینها، این مقاله ولایت بامیان از بهترین نوشته های دانشنامه است.