مباحث هویت
یک مجموعه از نقدها که از سوی منتقدان گرامی راجع به دانشنامۀ هزاره مطرح شده است، انتقادات مربوط به هویت است. بیتوجهی یا بیتفاوتی نسبت به ارزشهای عقیدتی و دینی و برجستهشدن ارزشهای غیردینی در دانشنامه نگرانی و دغدغهی دیگری است که در لابلای انتقادات از سوی برخی خوانندگان مطرح شده است. نبود پارهای از مدخلها همانند «اهل بیت»، «امام» و «امامت» در دانشنامه و پرهیز از تعابیری همچون «شهید»، «مجاهد»، «جهاد»، «مقاومت» و غیره نشانهها و دلایل این سوگیری غیرعلمی در دانشنامه تلقی شدهاند.
علاوه برآن عدهای دیگر از محققان و منتقدان کمتوجهی به پیشینهی تاریخی هزارهها، به ویژه در دوران باستان و مدخلقرار نگرفتن برخی از نامآوران علم و فرهنگ در حوزهی تمدنی بلخ را نشانهی تلاش برای هویتزدایی یا طرح ناقص هویت تاریخی هزارهها در دانشنامه دانستهاند.
به رغم آن که به پارهای از این پرسشها و نگرانیها در مقدمهی دانشنامه پرداخته شده است، برای توضیح بیشتر رویکرد موجود در روند تدوین دانشنامه نکات زیر باردیگر یادآوری میشود:
اول. هویت صبغۀ تاریخی داشته و از نوعی سیالیت بر خوردار است. امروزه باورهای ما با باورهای اجدادمان تفاوت چشمگیری کرده است؛ ما به همان آداب و رسومی که اجدادمان پایندی نشان میدادند، کمتر پایندی نشان میدهیم و کمتر عینا طبق همان آداب و سنتها عمل میکنیم. تغییر نسلی تغییراتی ژرفی بر عناصر هویتی از خود بر جای می گذارد و پر بیراه نیست اگر بگوییم، هر نسلی هویت مخصوص به خود را دارد. به عنوان مثال اگر دورۀ موسوم به دورۀ جهاد، هویت سیاسی آن نسل از مردم افغانستان را تشکیل دهد، ممکن است در آینده مردم این دوره را جزئی از عناصر هویتی خود تلقی نکرده و آن را نوعی مسألۀ تاریخی بدانند. بگذریم از این که در همان نسل نیز کسانی بودند که به آن جنبۀ هویتی نمیدادند و هنوز نمایندگان این دو طیف از آن نسل زنده هستند. مردم آلمان امروزی هویت خود را با جنگهای اول و دوم جهانی که آلمان در آن نقش برجسته داشته است، گره نمیزنند. همین طور است تغییراتی که در طول زمان در آداب، رسوم، سنتها، باورها و سبک و شیوۀ زندگی یک قوم یا یک گروه انسانی رخ میدهد. این نشان میدهد که هویت یک امر سیال بوده و چیز ثابتی نیست که بتوان آن را برای نسلهای مختلف به صورت یکسان در نظر گرفت.
به عبارت دیگر، تعریف هویت قومی و مجموعه مباحث پیرامون آن عموماً بحث نظری و پیچیده است و در این زمینه، به ویژه در محافل دانشگاهی غرب تحقیقات گسترده و مستمر در جریان است. در خصوص هویت قومی هزارهها، عناصر و اجزای آن تا هنوز دیدگاهها و نظریات مختلفی از سوی محققان ارائه شده است. در دانشنامه هزاره به دلیل رویکرد عمومی و تخصصی نبودن آن، نگاه این بوده که به جای پرداختن به مباحث نظری هویت قومی و بررسی و نقض و ابرام دیدگاههای مختلف که از حیطهی کار دانشنامه عمومی بیرون است، جنبة مردمشناختی هویت قومی هزارهها مدنظر قرار گیرد. از این نظر چارچوب کاری دانشنامه هزاره بر تجربة زیستهی هزارهها در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، تاریخی، اقتصادی، سیاسی و جغرافیایی بنا نهاده شده و به نظریههای مختلف در ذیل سوژههایی که مدخل قرار گرفته به صورت نسبی پرداخته شده است. از همین رو، دامنهی کار دانشنامه از تاریخ زیسته در دوران باستان گرفته تا حیات امروزی هزارهها تعریف شده است. البته بدیهی است که به دلیل فراوانی منابع و دسترسی به سوژههای حیات امروزی هزارهها نوعی عدم توازن میان پرداختن به زندگی امروزی و توجه پیشینهی تاریخی هزارهها در دانشنامه وجود داشته باشد. با این حال، در دانشنامه هیچ تعمد و یا انگیزهای برای حذف بخشی از تاریخ، یا هویت هزارهها وجود ندارد و بیتوجهی به پارهای از مدخلها و نامآوران تمدن بلخ و حیات باستانی هزارهها در ویراست جدید جلد اول با مشوره صاحبنظران و محققان به دقت بازبینی خواهد شد.
دوم. باید میان پرداختن به ارزشها و دخالتدادن آن در روند تحقیق تفکیک قایل شد. در تحقیقات اجتماعی از دیرباز میان «ربط ارزشی» و «ارزشداوری» تفاوت وجود داشته است. تردیدی نیست که میتوان عناصر هویتی چون زبان، مذهب، آداب، رسوم و سنتها وسبک و شیوۀ زندگی یک مردم را مطالعۀ علمی کرد. اما تاجایی که به مطالعۀ علمی مربوط میشود، تحقیق باید کاملا بی طرفانه، عینی و بدور از احساسات و عواطف شخصی و محلی محقق صورت بگیرد. محقق در پیوند با ارزشها میتواند، موضوع تحقیق خود را به دلخواه خود انتخاب کند و به این اعتبار قوم، زبان یا مذهب خود یا هرچیزی را که علاقمند است، تحقیق و بررسی کند و بهعنوان موضوع تحقیق انتخاب کند. پیوند ارزشی میان محقق و سوژهی تحقیق از این رهگذر که در محقق انگیزهی جدی برای تحقیق ایجاد میکند، از نظر محققان بسیار مطلوب است و در نهایت به تحقیقات کیفیتر میانجامد. اما هنگامی که پژوهشگر وارد مراحل تحقیق میشود؛ یعنی در هنگام جمعآوری معلومات و اطلاعات، مرحلۀ تحلیل اطلاعات و نتیجه گیری محقق باید تابع رویهها و قالبهای پذیرفته شدهی علمی باشد. کاربرد مفاهیم حاوی ارزشداوری اعتبار علمی کار را مخدوش میکند و بیطرفی محقق در روند تحقیق را زیر سوال میبرد. در دانشنامه هزاره از این زاویه تلاش شده است تا ارزشهای اجتماعی اعم از مذهبی و غیرمذهبی بهعنوان مدخل قرار گیرند اما برای معرفی آن از زبان پیراسته از ارزشداوری و مفاهیم ارزشی استفاده شود. از این رو، آن دسته از انتقادات که به عدم جامعیت دانشنامه در پرداختن به ارزشها و عناصر ارزشی هزارهها مربوط میشود، بهصورت جدی در ویراست جدید جلداول مورد بازنگری قرار میگیرد و مدخلهای بازمانده به آن افزوده خواهد شد.
بنابراین، در دانشنامه هزاره مانند هرکار علمی دیگری می توان هریک از مفاهیمی چون جهاد، مجاهد، شهید و غیره را به عنوان موضوع و مدخل برگزید و مورد مطالعه قرار داد، اما در هنگام معرفی یا تحلیل موضوع باید کمال بیطرفی حفظ شود؛ و در جایجای دانشنامه تا جایی که ظرفیت جلد اول اقتضا می کرد، این کار صورت گرفته است. ما مدخلهای متعددی داریم که عناصر هویت قوم هزاره را تشکیل می دهند و در دانشنامه مورد مطالعۀ علمی قرار گرفتهاند؛ مانند اسلام، اسماعیلیه و نظایر آن.
سوم. در دههّها اخیر ادبیات حماسی، مشبوع از ارزشداوری و سوگیریهای سیاسی به صورت فراوان در عرصهی فرهنگ و سیاست تولید شده است. با این وصف، به نظر میرسد این ادبیات و آثار تاکنون نتوانسته است خلأ آثار و پروژههای تحقیقاتی را در جامعه پر کند. به رغم آن که این آثار هرکدام در بستر تاریخی و اجتماعی خویش مهم بودهاند اما به دلیل نگاه یکسویه عمدتاً به صورت ناقص و یکجانبه به سوژهها و موضوعات خویش پرداختهاند و از همین زاویه امروزه متاسفانه برای استناد در کارهای تحقیقاتی از اعتبار کافی برخوردار نیستند. از این رو، اهتمام اصلی در دانشنامه دوری از رویکردهای حماسی و یکجانبه به سوژهها و موضوعات بوده و تلاش شده است تا با رعایت بیطرفی و قواعد پذیرفتهشدهی علوم اجتماعی، متن معتبر و شایسته از نظر معیارهای تحقیقات علوم اجتماعی تولید شود. در این راه ممکن است در انتخاب پارهای از تعابیر ملاحظات همه جانبه درنظر گرفته نشده باشد، اما همچنان که در متن خود دانشنامه به وضوح دیده میشود، هیچ تعمدی برای زدودن ارزشها و تغییر هویت عقیدتی و دینی هزارهها وجود ندارد. چنین کاری از بنیاد در تضاد با اهداف و اصول دانشنامهنویسی است.
چهارم. هر تعریفی از هویت قومی داشته باشیم باورها، زبان و آداب و رسوم و سنتها عناصر بنیادین آن را میسازند. در مورد این عناصر در تاریخ اجتماعی و فرهنگی هزارهها متأسفانه تا کنون کارهای اندکی صورت گرفته است. به جز موارد انگشتشمار، منابع معلوماتی در مورد شیوهی زیست اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هزارهها حتا در سطح یک معرفی اولیه هم در دسترس نیست. محققان و منتقدان گرامی اگر توجه دقیق و جدی داشته باشند، بخش قابل توجهی از مدخلهای دانشنامه (بیش از ۵۰ مدخل) و حجم زیادی از مدخلهای مناطق (۱۶۰ مدخل) به معرفی و تهیه معلوماتی نسبتاً تازه راجع به آداب و رسوم، سنتها و شیوة زیست فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردم عادی هزاره اختصاص دارد. از این لحاظ، تصور این است که دانشنامه با معرفی علمی بخش قابل توجهی از عناصر هویتی هزارهها که تاکنون مغفول مانده و در مورد آن هیچ معلوماتی وجود ندارد، برخلاف تصور این دسته از منتقدان، نقش بیبدیلی در احیا و توسعه هویت اجتماعی و فرهنگی هزارهها داشته باشد. البته ممکن است در وهلة اول پارهای از سوژهها ناقص معرفی شده یا خطاهای معلوماتی در آن وجود داشته باشد اما تردیدی نیست که در پرتو نقد منتقدان و تحقیقات بیشتر معلومات این مدخلها تکمیل شده و نسخههای کاملتر آن در آینده در دسترس محققان و علاقهمندان قرار خواهد گرفت. از این روی اگر هویت، مجموعهنشانههای عینی یا مفهومی باشد که یک قوم، با آن نشانهها خود را به دیگری میشناساند؛ دانشنامۀ هر قوم را در مجموع و قدم نخست میتوان یک پژوهش هویتی تعریف کرد. اما بیگمان این اثر هویتشناسانه با دیگر ساختارهای هویتساز در یک جامعه؛ مانند ادبیات و هنر، تاریخ و مذهب فرق بنیادی دارد. دانشنامهنگاری به لحاظ تبارشناسی به قوم نگاری (Ethnography) به عنوان شاخهای از انسان شناسی؛ یعنی شناخت علمی یک قوم که باید با روشهای علمی انسانشناسانه انجام شود، نزدیک است تا قوم مداری (Ethnocentrism) که به مفهوم توجه به ارزشهای درون قومی و طرد ارزشهای دیگر اقوام است؛ تفاوتی بسیار باریک و ظریف که در صورت عدم رعایت دقیق روشهای علمی لغزیدن از این یک به آن دیگری به آسانی صورت میگیرد. از نظر دست اندرکاران دانشنامه هزاره شناخت علمی اقوام افغانستان در این مرحلۀ حساس تاریخی به ما کمک میکند که بهتر مسائل قومی کشور را حل کرده و معضلات آن را پشت سر بگذاریم و نه تاکید و اصرار بر ارزشهای درون قومی. تجارب تاریخی بشر نیز همین واقعیت را نشان میدهد. تاکید کشورهای نو ظهور اروپایی در قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، بر ناسیونالیسم ملی و قومی خود منشأ مصیبتهای نیمه نخست قرن بیستم گردید و بشر تنها هنگامی توانست به مرحله گفتوگوی بین ملتها دست یابد و ارزشهای نیمه دوم قرن بیستم را گسترش دهد که از تأکید بر ناسیونالیسم افراطی دست برداشت.
لازم به ذکر است که بخش ششم و نهایی پاسخ به نقدها و نظرها طی ساعات آینده منتشر خواهد شد.
1 دیدگاه
علی
باسلام به نویسندگان دانشنامه هزاره
گرچه دانشنامه را هنوز نخواندم اما آنچه از دیگران که آنرا خوانده اند و دیده اند خبر شدم وشنیدم انکه در این دانشنامه با این عنوان بزرگ، نقص و کاستیهای زیادی صورت گرفته ازجمله نسبت به ارزشهای دینی و مفاهیم ارزشی دینی ( که مردم مادرطول تاریخ تمام قد ازین ارزشهای دینی خود محافظت نموده وبرایشان از همه چیز مهمتر است) بی توجهی صورت گرفته و این مفاهیم از دانشنامه حذف شده 2 – جریده های مثل امروزما و عصری برای عدالت که در مبارزه علیه دین و باورهای دینی وتهمت پراکنی علیه شخصیت های علمی ، سیاسی و مذهبی گوی سبقت را از همه گان ربوده بود، بعنوان منبع قرار گرفته که بسی جای تاسف است! 3- خیلی ازمناطق را افراد غیر بومی نوشته که هیچ گونه آشنایی با آن نداشته و کاملا سلیقه ای با اشتباهات فراوان.
لذا ما از ریاست و مدیران دانشنامه هزاره تقاضامندیم که همچنانکه به بعضی اعتراضات و نقدهای صورت گرفته قول اصلاح دادن به این موارد هم توجه نموده و آنها را اصلاح نمایند تا دانشنامه هزاره یک دانشنامه ای باشد که از همه مردم ما نمایندگی کند فقط نماینده جریانهای خاصی نباشد.
1. به ارزشهای دینی باید بیشتر اهمیت داده شود و در راس همه مسایل. مفاهیم ارزشی دینی با مفاهیم غیر ارزشی جای گزین شود.
2. منابع مثل جریده امروزی ما و عصری برای عدالت، که ضدیت با ارزشها و باورهای دینی مردم ما را دارد نباید منبع قرارگیرد باید از دانشنامه حذف گردد.
3. مدخل های مناطق دوباره توسط افراد و شخصیتهای خود مناطق که آشنای کامل به جغرافیای مناطق شان دارند نوشته شود.
به امید یک دانشنامه ارزشمند برای مردم ما. والسلام علیکم ورحمت الله.