باور عامیانه مؤلف: سید اسحاق شجاعی جلد اول، ویراست دوم الختو/ اَلخاتو/ آلخاتو طبق باور مردم موجودی است که باعث مرگ زنان در وقت زایمان میشد. زنان در وقت زایمان گرفتار خونریزی، درد و عفون... ادامه متن
رسم، از شیوههای ازدواج صدیقه هاشمی و زهرا حسینزاده جلد اول، ویراست دوم استغو بدل یا استخوانبدل و سرآلیش به معنی مبادله کردن دو انسان است. استخوان در مقابل استخوان (مظفری، ۱۳۹۸) به شکلی ا... ادامه متن
نوعی غذای گوشتی علیاصغر رجاء و محمدحسین فیاض جلد اول، ویراست دوم یکی از غذاهای رایج در هزارهجات، ارگوماج یا ارگومَد است. گفته میشود که در زمان قدیم شکارچیهای هزاره در کوهستانها وقتی آهو... ادامه متن
مجموعۀ مناسبات مردمی مؤلف: صدیقه هاشمی جلد اول، ویراست دوم آغیل واحد اجتماع کوچکی مشتمل بر چند خانوار است و این خانوارها بهصورت پیوسته با هم مراوده و دادوستد دارند. در مواقع لزوم با یکدیگر... ادامه متن
رسم همیاری در جمع کردن کار مؤلف: محمدحسین فیاض جلد اول، ویراست دوم آشار سنت همیاری اجتماعی است. این احتمال وجود دارد که «آشار»، ریشه در «حَشر» داشته باشد. حشر، همیاری اجتماعی و بدون مُزد اس... ادامه متن
نوعی رقص مؤلف: محمدحسین فیاض جلد اول، ویراست دوم آخومچی (آخومچای، آخُوچَی) یک نوع رقص دخترانه است و به وسیلۀ زنان و خصوصاً دختران جوان در جشنها و طویها اجرا میشود. این رقص به حالت نشسته... ادامه متن
نمایش سنتی مؤلف: صدیقه هاشمی جلد اول، ویراست دوم در شبنشینیهای معمول در قریههای هزارهجات، یکی از سرگرمیها، اجرای نمایشهای طنزآمیز و شاد است. «آجیپیرک » از همینگونه است و معمولاً در م... ادامه متن
باور، دربارۀ نوروز مؤلف: صدیقه هاشمی جلد اول، ویراست دوم در میان مردم این باور وجود دارد که نوروز حاصل عشق «آجهگک» به کَمْپِیرَک یا «بابه نوروز» است. آجه بهمعنی پیرزن است. آنان معتقدند که... ادامه متن
قوم، از طایفههای هزاره مؤلف: احمد سعادت جلد اول، ویراست دوم بایبوغه یکی از طوایف بزرگ هزاره است که در مناطق مختلف هزارهجات سکنی دارند. هزارههای قلعهنو بادغیس در شمال غرب افغانستان که د... ادامه متن
قوم، شاخهای از تیرۀ اُوقِی ولسوالی جاغوری مؤلف: عبدالله اخلاقی جلد اول، ویراست دوم باللهداد یکی از شاخههای تیرۀ اوقی (رک: مدخل اُوقِی، تیرهای در ولایتهای غزنی، دایکندی و هلمند) و از دس... ادامه متن